دفتر نخست وزيرى و ثروت براى مردم

نخست ، همانطور كه قبلا ذكر نمودم سهام طرح خصوصى سازى صنايع و طرح هاى دولتى همان بيت المال بوده كه شامل طرح هاى اينجانب نيز بوده است و اينجانب حق دارم كه در مورد ان قضاوت كنم و طرح ارائه نمايم كه ٦٠٪‏ انها بايد دولتى باشد و ٤٠٪‏ ان بعنوان سهامى كه متعلق به مردم بوده ، مانند سهام عدالت به نسبت برابر به مردم عزيز مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران داده شود و اين سهام بخش خصوصى سازى شده نبايد قابل خريد و فروش باشد كه يهوديان بهائى يا همان فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و نيز فاميل هاى نسبى اعضاء اداره امنيه قاجار ؛ كه با ثروتى كه با سرقت بيت المال و زمينخوارى و اختلاس از بانك ها و نيز بخشش هاى شاهان پهلوى و قاجار به جاسوسان مافياى يهود و اسرائيل و يا بخشش هاى رؤساى جمهور و نخست وزيران به فاميل ها يا دوستان ايشان كه غير قانونى بوده بدست اورده اند ، سهام مذكور را خريدارى نمايند كه با اجراى اين طرح ، مردم عزيز مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران به ميلياردها تومان ثروت ميرسند و اين مردم عزيز با قدرت مالى كه بدست مى اورند با حمايت و كمك دولت جمهورى اسلامى ايران ميتوانند كارهاى بزرگى را انجام دهند و ثروت بيشترى را بدست اورند.اعضاء مجلس و دولت و مشاغل مهم دولتى و فاميل هاى انها كه سهامداران بخش خصوصى سازى شده ، ميباشند بايد به اندازه همان سهام عداتى كه دولت به هر نفر از مردم داده است سهام عدالت داشته باشند و هيچ سهامى از بخش خصوصى سازى شده را نبايد خريدارى كرده باشند و براى اجراى عدالت بايد قوه قضائيه سهام اضافى كه اشخاص خريدارى كرده اند از انها باز پس گرفته و يا مصادره نمايد تا مانند سهام عدالت بطور برابر به مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران داده شود. وقتى عده اى از اعضاء مافياى يهود و اسرائيل سهام بخش خصوصى سازى شده را خريده اند و رؤساء يا مديران ( صاحبان ) بخش مذكور ميباشند كه كشور را با دستورات رژيم اسرائيل اداره كنند مردم نبايد اجازه دهند كه اين جاسوسان اسرائيلى صاحبان صنايع و طرح هاى خصوصى سازى شده دولتى ، شوند و مردم عزيزمان بايد بدانند فرزندان و فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار كه جاسوسان بيگانگان و دشمنان اين مردم بوده اند كه نبايد صاحبان بخش خصوصى سازى شده ، شوند. اگر مجلس جاسوس اسرائيل نيست وظيفه دارد قضاوت اينجانب را بپذيرد و اين طرح را در مجلس شوراى اسلامى به تصويب برساند زيرا كه طرح اينجانب مورد تأييد مردم عزيز مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران ميباشد و اينجانب حق دارم اين موضوع را از مجلس تقاضا نمايم كه با تصويب اين طرح ، توطئه ثروتمند شدن جاسوسان و خائنان اسرائيلى كه از همان طرح خصوصى سازى صنايع و طرح هاى دولتى بوده ، با شكست روبرو ميشود. ما ميخواهيم كه مردم عزيز مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران سهامداران مهم كشور شوند و اين مردم عزيز از اعضاء دولت باشند و دولت نيز از انها دستور بگيرد كه مجلس و دولت نظرات مردم را تأييد و به تصويب برسانند و مردم ، كشور را اداره نمايند و اين همان دولتى ميباشد كه مردم در انتظار ان بوده كه مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران را به اهداف و ارزوهاى اسلام و ايران برساند و به همين جهت بايد دفتر نخست وزيرى برقرار شود و دولت و مجلس جمهورى اسلامى ايران ، اينجانب را بعنوان نخست وزير و مسئول امور كشف ها و تحقيقات و طرح هاى مهم و حياتى كه اكثر انها متعلق به اينجانب بوده اند ، برگزينند در ضمن ، كشف ها و تحقيقات و طرح هاى اينجانب بسيار پر درامد ميباشند و ثروت زياد و قدرت اقتصادى بينظيرى را ايجاد مينمايند كه ميتواند كشورهاى منطقه را با جمهورى اسلامى ايران همراه سازد و دفتر نخست وزيرى ميتواند امور را بطور دقيق اجرا نمايد و همچنين ، امور سهامدار نمودن مردم عزيز از سهام طرح خصوصى سازى صنايع و طرح هاى دولتى را نيز با تأييد و تصويب دولت و مجلس محترم و با اجراى طرح هاى دفتر نخست وزيرى به انجام برسانيم. اينجانب و گروه هاى تحقيقات علمى ميتوانيم در دفتر نخست وزيرى مانند يك دولت ، امور بسيار مهم كشف ها و تحقيقات و طرح ها و تئورى هاى مهم علمى و طرح هاى گسترده و بينظير اقتصادى و نظامى و فرهنگى كه متعلق به اينجانب ميباشند را اجرا نماييم كه مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران به اقائى جهان نائل شوند و وقتى اين مردم عزيز به كشورهاى ديگر كه پا بگزارند در ان كشورها به ايرانيان احترام بگزارند كه در تاريخ ، چنين دولتى همان دولت ناسيونال سوسياليست المان بود كه مردم را دولت ناميد و نظرات مردم عزيز را در اولويت امور قرار داد و كشور را بوسيله تيزهوشان ان مردم به پيشرفت هايى بينظير و قابل تحسين رساند. از طرفى امور تبليغات در كشور امور مهمى است كه بايد مورد توجه قرار گيرد و تبليغات از اولويت هاى دفتر نخست وزيرى ميباشد كه كارها را بايد به همراه تبليغات پيش برد كه مردم از حقايق بزرگ در زندگى و كار و امنيت مطلع شوند در واقع ، امنيت براى مردم ، همان زندگى است كه اگر نباشد كار نيز وجود نخواهد داشت در حال حاضر ، امنيت وجود ندارد كه ميبينيم كه زندگى براى مردم ايجاد نشده و كار و پول نيز ارزشى ندارد ؛ بنابر اين ، بايد امنيت را برقرار كنيم تا زندگى براى مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران ايجاد شود و كار و پول نيز ارزش داشته باشد و زمانى پول ارزش دارد كه بتوانيم اجناس را به يك هفتم قيمت كنونى بخريم و اقتصاد كشور بايد با اتكا به قدرت طرح هاى گسترده و بينظير يك ابرقدرت فكرى باشد كه همان نابغه است و اين موضوع از امور مهم و با ارزش دفتر نخست وزيرى ميباشد در ضمن ، كارهايى كه ميخواهيم انجام دهيم كارهاى مهمى است كه ممكن است براى اولين بار در جهان در كشور اجرا شود و جوانان ميتوانند شاغل شوند زيرا كه طرح ها بسيارند و نيروى كار لازم است و عصر طلايى شغل و كار در كشور اغاز شود كه پول ارزش داشته باشد و وقت نيز بمعناى ثروت ميباشد كه ميتوان انرا تبديل به پول كرد و اين بمعناى دفتر نخست وزيرى است كه امور مهمى را ميتواند براى مردم انجام دهد ؛ بنابر اين ، مردم عزيز وظيفه دارند كه برگزيدن اينجانب شاهرخ شهيمى را بعنوان نخست وزير و برقرارى امور دفتر نخست وزيرى را از مجلس شوراى اسلامى و دولت جمهورى اسلامى ايران تقاضا نمايند زيرا وقتى نابغه ٢٠ سال است كه به كشور امده و شغل مناسب دولتى به او داده نشده ، بمعناى ان است كه جمهورى اسلامى ايران ٢٠ سال از پيشرفت هاى بزرگ كه مهمترين ان ، پيشرفت هاى بسيار مهم اقتصادى ميباشد عقب افتاده است و پيشرفت هاى بزرگ اقتصادى و توانايى هاى تيزهوشان مردم مسلمان و اريايى ايران و ساختن پول قوى با ساخت ماشين زمان ناسيونال سوسياليست موضوع بسيار مهمى است كه مردم ارزش انرا در زندگى خود ميجويند و به ان مى انديشند. وقتى عده اى از مقامات سازمان موساد تحت عنوان مبتكر در مشاغل دولتى ميباشند و از مطالب نامه هاى اينجانب كه از هلند و المان به جمهورى اسلامى ايران ارسال شده نيز سرقت كرده اند و به سازمان ها و وزارتخانه ها و ادارات مختلف جهت پيگيرى و ساخت داده اند ، ولى مطالب اينجانب را بدون نام اينجانب ارسال ميكرده اند و اين خائنان ، به دولت و حتى اشخاصى كه اينجانب را ميشناسند و از مقامات دولتى هستند ، تذكر داده اند كه بگويند كه اينجانب را نميشناسند مردم بايد تكليف خود را با جاسوسان موساد در مقامات دولتى مشخص نمايند و راهنمايى جهت شناسايى مقامات موساد را به مردم عزيز ميدهيم : همه اشخاصى كه در صحن مجلس ششم تحصن كردند از مقامات سازمان موساد بوده اند كه همان خرابكارانى ميباشند كه به دنبال انها ميباشيم اين خائنان و جاسوسان اصلاح طلب تئورى و طرح هاى اقتصادى اينجانب را كه در تاريخ : ١٣٧٩/٣/٢٣ بشماره : ١٠١٣٧/٣ ورود به كامپيوتر استاندارى فارس ميباشد را فورا دريافت كردند و به دستور سازمان موساد شرايط اداره اقتصادى كشور را عمدا طورى تنظيم كردند كه تئورى اقتصادى و طرح هاى اينجانب بى اثر شوند كه اين مورد بمعناى ان است كه ما ميدانيم كه اعضاء سازمان اطلاعات و جنايت اسرائيل كه همان سازمان پليس مخفى اسرائيل بوده يا همان سازمان مافياى يهود و اسرائيل در مجلس و دولت براى هر توطئه اقتصادى بر ضد تئورى و طرح هاى اقتصادى اينجانب اماده اند و اين از مأموريت هاى مهم مافياى يهود و اسرائيل در دولت و مجلس بوده كه تنظيم شرايط اقتصادى خيانتكارانه از درون مجلس و با حمايت دولت اجرا شد كه مردم در ان زمان ، اين موضوع بسيار مهم را متوجه نشدند كه اين شرايط اقتصادى ساختگى ميباشد و بوسيله جاسوسان سازمان موساد تنظيم شده است كه چنين خيانت بزرگى را بايد با شكايت بر ضد نمايندگان خائن و جاسوس مجلس و محاكمه كردن انها پاسخ داد كه جاسوسان سازمان موساد كه همان اعضاء خانواده و فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار بوده ، ديگر نتوانند وارد مشاغل مجلس و دولت و مشاغل مهم دولتى و وابسته به دولت شوند كه با حمايت و جاسوسى اين اعضاء اسرائيلى دولت و مجلس ، توطئه تروريستى انفجار دفتر نخست وزيرى را با كمك اعضاء گروهك هاى ضد انقلاب كه از فاميل هاى نسبى و همكاران انها بوده اند ، اجرا كنند و اگر خائنانى كه در صحن مجلس تحصن كردند بازجويى شوند توطئه گرانى كه در طرح عمليات تروريستى انفجار دفتر نخست وزيرى و نيز حزب جمهورى اسلامى ايران همكارى داشتند ، افشا ميشوند كه از زمان رياست جمهورى اقاى خاتمى تاكنون نيز توطئه اى را جهت سرقت مطالب نامه ها و سرمايه هاى فكرى و هممچنين ، ندادن شغل مناسب دولتى به اينجانب به دستور رژيم اسرائيل طرح كرده و انجام داده اند و وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و اطلاعات بسيج و اطلاعات نيروى انتظامى بدنبال انها بوده و از مردم براى روشن شدن مورد كمك ميخواسته اند براحتى قابل شناسايى و بازجويى ميباشند. يهوديانى كه ميگويند كه مسلمان شده اند و گفته شده كه به اصطلاح ميتوانند تحريم ها را دور بزنند همان جاسوسان سازمان موساد ميباشند كه با جاسوسان اسرائيلى قرارهاى مخفى داشته اند كه شركت هاى نفتى اسرائيلى در كشورهاى ديگر فقط از اين جاسوسان موساد نفت ايرلن را خريد كنند كه با چنين سياستى ، چنين مأمورانى به مقام هاى سياسى كشور برسند و به اصطلاح مردم فكر كنند كه اين اشخاص جاسوس اشخاص صاحب نفوذى در خارج از كشور برده و روى انها حساب كنند ؛ بنابر اين ، مردم نبايد فريب دور زدن تحريم ها را بخورند كه سازمان موساد اين توطئه را براى به شهرت رساندن جاسوسان خود طرح كرده است كه جاسوسان موساد همواره با بهانه اى براى خود تبليغ نمايند كه ميتوانند در خارج از كشور كارى انجام دهند و ثروت انها از سرقت بيت المال ميباشد كه بايد مصادره شود همچنين ، ما ؛ مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران ، اعتمادى به يهوديانى كه ميگويند مسلمان شده اند نداريم زيرا كه سرقت ازبيت المال بوسيله همين يهوديان اسرائيلى و يهوديان روسى انجام شده است كه از همان فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار بوده اند كه با غارت و چپاول بيت المال مردم ايران ، ثروتمندان كشور شده اند و زمينخوارى مهمترين سرقتى بود كه انجام دادند تا به ثروت برسند كه بايد اين اموال و دارائى حرام و غيرقانونى مصادره شود و مشاغل دولتى و نيز مشاغل در ارتباط با دولت محروم شوند در ضمن ، فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق كه اعضاء گروهك هاى ضد انقلاب نيز با انها فاميل هستند و توطئه از بين بردن رهبر معظم انقلاب را داشته اند با فاميل هاى نسبى رهبرى جمهورى اسلامى ايران فاميل شده اند ، همانطور كه با حضرت ايت الله خمينى ( ره ) فاميل شدند و قصد بقتل رساندن بنيانگزار جمهورى اسلامى ايران را داشتند كه صادق قطب زاده از ان جمله بود كه اعدام شدند و ممكن است دوباره بخواهند همان توطئه ها را انجام دهند از اين جهت ، ما ؛ مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران ، از رهبر معظم انقلاب تقاضا مينماييم كه از دشمنان مردم ايران فاصله اى را داشته باشند زيرا كه فاميل هايى كه از اسرائيلى هاى ايران بوده اند از جاسوسان سازمان هاى موساد و ساواك خارج از كشور نيز ميباشند و اين اشخاص جاسوس و بهائى با فاميل هاى اينجانب نيز ازدواج كرده اند و عقايد و نظرات اين جاسوسان در مسائل سياسى مانند همان يهوديان اسرائيلى بوده كه طرفدار صحت داشتن هولوكاست بوده اند و از صهيونيست ها تعريف كرده و صهيونيست را يك دوست ميدانند و با اريائيان شيعه حالت دشمنى داشته و فاصله اى را با ما داشته اند و تفاوت عقايد و نظرات انها با ما ، مانند يهوديان با شيعيان ميباشد. اشخاصى كه در مشاغل نماينده مجلس و عضو هيئت دولت و مقامات مهم دولتى و در ارتباط با دولت ميباشند از اسرائيلى هاى شاغل در جمهورى اسلامى ايران بوده و با مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران حالت دشمنى داشته اند كه مردم با شرف بايد اين يهودى نژادهاى اسرائيلى در مشاغل كشورى و لشكرى را شناسايى كرده و انها را رسوا نمايند كه اشخاصى از نژاد مردم مسلمان و اريايى ايران در مشاغل مجلس و دولت و مقامات مهم دولتى و در ارتباط با دولت شاغل شوند و افراد اسرائيلى نژاد نتوانند تحت عنوان مردم ايران وارد مشاغل مذكور شوند و كشور را به دستور سازمان هاى موساد و ساواك خارج از كشور و وابسته به خاندان پهلوى با ظاهرى اسلامى اداره كنند و مردم عزيز دچار مشكلات كنونى نشوند زيرا كه اشخاص يهودى بظاهر مسلمان درون دولت با يهوديان اسرائيلى بظاهر مسيحى در دولت هاى اروپايى و پارلمان اروپا قرارهاى مخفيانه داشته اند كه با يكديگر مشكلاتى را ايجاد نمايند كه بين كشورهاى اروپايى و جمهورى اسلامى ايران مشكل ايجاد شود و بحث براى حل اين مشكلات ساختگى وجود داشته باشد و يهوديان ايران و يهوديان درون دولت هاى اروپايى با هم در اين مورد توافق دارند كه مشكلات حل نشود و وقتى جاسوسان و خائنان اسرائيلى بظاهر مسلمان و از اعضاء موساد و ساواك خارج از كشور در دولت و مجلس باشند همين توطئه ها را با خود داشته اند ، ولى اگر ما ؛ اريائيان شيعه ، وارد مشاغل دولت و مجلس شويم اين مشكلات بطور طبيعى حل ميشود زيرا مردم اريايى يا ژرمنيك در ايران و اروپا و ايالات متحده كه با يكديگر مشكلى ندارند و همه مردم اريايى يا ژرمن يا انگلوساكسن با يكديگر مانند يك ملت متحد و واحد در چند كشور هستيم و همچنين در ارتباط با يهوديان اسرائيلى بظاهر مسلمان كه با فاميل هاى رهبر معظم جمهورى اسلامى ايران فاميل شده اند مردم با شرف كشورمان بايد متوجه باشند كه براى رابطه فاميلى با رهبرى معظم جمهورى اسلامى ايران بايد قوانينى وجود داشته باشد كه فقط براى مردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران امكان پذير باشد و دشمنان اين مردم عزيز نتوانند با توطئه هاى اسرائيلى كه بر ضد امام زمان ( عج ) و جمهورى اسلامى ايران و اين مردم بوده و با حيله بظاهر مسلمان شدن ، با فاميل هاى رهبر معظم و ديگر مقامات روحانى و يا رياست جمهورى و يا با كسانى كه ممكن است در اينده از مقامات دولتى شوند ازدواج نمايند. مردم با شرف جمهورى اسلامى ايران بايد به يكديگر اطلاع دهند كه در كشور چه خبرى است و چرا با وجود استعدادها و منابع جمهورى اسلامى ايران ، زندگى و كار مردم ايران بر طبق خواست رژيم اسرائيل اداره ميشود و وقتى كه نابغه در كشور ميباشد يعنى كسى كه زمانى كه در هلند بود مشكلات جهان را حل ميكرد كه جنگ بوسنى را نيز اينجانب با نوشتن نامه هايى به واتيكان و جمهورى اسلامى ايران كه به سازمان ملل متحد و ديگر دولت هاى جهان نيز ارسال شد و حمايت كردن اينجانب از مردم مظلوم بوسنى و با همكارى كشورهاى اروپايى و سازمان پيمان اتلانتيك شمالى از انها خواستم كه اول ، به رژيم اسرائيل حمله كنند و مراكز سياسى و اقتصادى و نظامى انرا با خاك يكسان نمايند بعلت اينكه قطعنامه هاى سازمان ملل را رعايت نكرده و عده اى از مردم فلسطين را با خشونت قتل عام و يا از كشور خود بيرون كرد كه مسئولان ان سازمان از اينجانب پرسيدند كه اولويت جنگ با كدام كشور است ، و اينجانب پاسخ دادم كه اولويت با يوگوسلاوى ميباشد كه با حمله سازمان پيمان اتلانتيك شمالى به يوگوسلاوى با همان روش كه قبلا تأكيد نمودم جنگ بالكان تمام شد از طرفى ، سازمان ملل متحد به اينجانب پيشنهاد دادند كه نابغه در جهان احترامى دارد كه اينجانب ميتوانم براى ٤ سال مقامى را داشته باشم كه به هر كسى داده نميشود كه رياست سازمان ملل متحد بطور غير رسمى ميباشد رياست سازمان ملل را داشته باشم كه از هفتم مرداد ١٣٧٤ تا هفتم مرداد ١٣٧٨ بود كه طرح هاى اينجانب در هر كشورى به اجرا در امدند و كه اداره جهان مانند يك كشور و ايالات ان بود كه هر كشورى با قوانين داخلى و فرهنگ و اعتقادات ان مردم ميتوانست در ان طرح اداره جهان شركت نمايد كه شامل طرح هاى مهم تحقيقاتى اينجانب براى پيشرفت كشورها و حتى طرح هاى پرورش حيوانات و پرندگان وحشى و ابزيان مورد نياز گوناگون بطور صنعتى و با روش هاى جديد نيز ميشد و همچنين پايان جنگ ها در جهان با همكارى كشورها و مردم نيز از طرح هاى اينجانب ميباشد كه بجاى پرداخت هزينه هاى ناشى از جنگ ، ان پول ها را صرف تحقيقات جهت بهبودى وضع زندگى و كار انسان ها و پيشرفت تكنولوژى با درمان و حفظ زندگى نماييم و با اتحاد مردم كشورها با جمهورى اسلامى ايران ، دولت جهانى را در جمهورى اسلامى ايران بر اساس صلح و عدالت بسازيم ، البته مقامات جمهورى اسلامى ايران از اين موضوعات اگاه ميباشند ، ولى با شرايطى كه در دولت و ممكن است مجلس وجود داشته باشد درباره اين افتخارات نابغه اى كه به جمهورى اسلامى ايران امده است كه اينجانب به اراده خدا ميباشم ، سكوت كرده اند كه اين سكوت را بايد شكست و اشخاص يهودى بهائى و خائن را به مجازات رساند. طرح همكارى شركت هاى اتومبيل سازى سوئدى ولوو و ساب با شركت هاى اتومبيل سازى فولكس واگن و بنز كه در ايران هستند را نيز اينجانب به دولت جمهورى اسلامى ايران و نيز سوئد ارائه نمودم كه اتوميل هايى مانند شورولت و بيوك و كاديلاك در ايران ساخته شوند كه با استانداردهاى چهار شركت بزرگ جهان اتومبيل هاى زيبا و باشكوه در كشور ساخته شوند كه مردم عزيز كشورمان بتوانند اين اتومبيل هاى با كيفيت را با پرداخت اسان و با قسط ماهيانه بر اساس حقوق اشخاص خريدارى نمايند كه در همين جهت رهبر معظم جمهورى اسلامى ايرا در سخنرانى فرمودند كه به ان كشورها پيشنهاد همكارى داده اند ، ولى انها گفته اند : "نه." حال ميايستى سوابق اين همكارى ها را برسى نمود كه ايا پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران در ميان اموال مصادره شده اى كه گفته شد كه متعلق به شاه بود ايا شركت هايى كه متعلق به مردم و دولت سوئد نيز بودند و شاه نيز در انها سهامى خريده بود ، وجود داشتند؟ و ايا شركت هاى كه اتومبيل هاى شورولت ايران و بيوك ايران و كاديلاك ايران را در ايران مونتاژ ميكردند و متعلق به مردم ايالات امريكا بودند و شاه نيز در انها سهامى خريده بود را ميتوان جهت همكارى با شركت هاى سوئدى و المانى مذكور با تكنولوژى روز راه اندازى نمود؟ اگر اموالى از شركت هايى كه متعلق به مردم كشورهاى فوق الذكر ميباشد و شاه نيز در ان شركت ها سهامى خريده بود اموال ان شركت ها و مردم ديگر كشورها كه به مردم و كشور ايران اعتماد داشتند و در كشورمان سرمايه گزارى كرده بودند نبايد مصادره ميشد ، بلكه بايد سهام مردم كشورهاى فوق الذكر بنام خودشان باقى ميماند و فقط سهامى را كه شاه خريده بود متعلق به دولت جمهورى اسلامى ايران ميشد كه همكارى هاى ملى كشورهاى مذكور با جمهورى اسلامى ايران ادامه و حتى گسترش يابد ؛ بنابر اين ، اگر جمهورى اسلامى ايران حق و سهام شركت هاى مردم كشورهايى كه همنژاد مردم مسلمان و اريايى ايران نيز بوده اند را بنام انها نمايد كه بدانند كه عدالت در جمهورى اسلامى ايران وجود دارد و دولت براى انها احترام قائل ميباشد ان مردم نيز به جمهورى اسلامى ايران اعتماد ميكنند و ميتوانند در ايران اتوموبيل و محصولات ديگر نيز توليد كرده و با جمهورى اسلامى ايران همكارى كنند.

اقاى حسن روحانى و تمسخر نابغه

جملاتى كه رئيس جمهور از اولين سخنرانى ها تا كنون بر زبان اورده و طنز بنظر ميرسد كه از نشان دادن كليدى كه كليد تدبير بود تا موردى كه ميگفت كه دو دست بيشتر ندارد كه كارها را انجام دهد تا برسد به موضوع بى عقلى دشمنان او كه كليپ هاى انها در اينستاگرام پخش شده است و نيز ديگر مطالبى كه كليپ هاى انها ممكن است پخش نشده باشد اكثر اين مطالب از مطالب نامه هاى اينجانب كه در سالهاى ١٣٧٣تا ١٣٧٤ از هلند به ادرس صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران مركز تهران ارسال نمودم كه به دولت جمهورى اسلامى ايران تحويل داده شود ، ميباشد با وجود اينكه ، مطالب اصلى نامه هاى اينجانب شامل تعداد بسيار زياد كشف ها و تحقيقات و طرح ها و تئورى هاى بسيار مهم علمى شامل طرح هاى اقتصادى و نظامى و سياسى باارزش و جديد و بينظير بود و حتى طرح هايى را ارائه نمودم كه باعث بالا رفتن قيمت نفت بحدى شد كه امريكا نگران شد و كشف هاى سياسى را داشتم كه به دولت هلند و نيز دولت هاى اروپايى ارسال شد كه تخليه بار كشتى هاى ارسالى از امريكا كه حاوى كالاهاى ساخت امريكا بود در بنادر هلند و ديگر كشورهاى اروپايى و همچنين ارسال پول به شركت هاى امريكايى به مدت سه هفته تا يكماه به حالت تعليق در امد و سفارت خانه ها و كنسولگرى هاى امريكا در كشورهاى گوناگون يكى پس از ديگرى تعطيل ميشدند كه رژيم اسرائيل و دولت امريكا اينجانب را شناختند و دولت هاى اروپايى به دولت امريكا گفتند كه اين اقا كه نابغه است اين طرح ها را داده كه كنسولگرى ها و سفارتخانه هاى امريكا تعطيل شد و پيشنهاد پول هاى كلان جهت همكارى از طرف دولت امريكا و اسرائيل به اينجانب داده شد كه از ٢٠٠ هزار گيلدن هلند شروع شد و تا ٣/٥ ميليارد دلار امريكا رسيد ، ولى اينجانب پيشنهادات انها را رد كردم و انها به اينجانب گفتند كه يا با پول قابل خريدن هستم و يا اينكه از اينجانب سرقت ميكنند كه با دستور سازمان هاى موساد و CIA و جاسوسان انها در دولت جمهورى اسلامى ايران و مجلس ، تهديد خود را اجرا كردند به همين دلايل ميباشد كه اينجانب جاسوسان سازملن هاى موساد و CIA در مشاغل دولتى را ميشناسم و از انها شكايت كرده ام ، ولى به شكايات اينجانب به نهادهاى قانونى رسيدگى نشده است. در ضمن ، بعلت اينكه رژيم اسرائيل بوسيله عوامل موساد نامه هاى اينجاب را در هلند تحت نظر داشتند و از انها كپى ميگرفتند و از راديو صداى اسرائيل به نامه هاى اينجانب پاسخ به همراه تهديد داده ميشد و اشخاص خلافكار و چاقو بدست را در خيابان بدنبال اينجانب انداخته بودند و مأموران اسرائيلى در مكان هاى مختلف و حتى در دانشگاه با اينجانب صحبت ميكردند و مرا از كمك فكرى به دولت جمهورى اسلامى ايران منع ميكردند و اشخاصى ديگر ميخواستند كه با ماشين باعث حادثه تصادف شوند و مرا تحديد بقتل كردند و زير فشار گذاشته بودند ، به همين دليل بود كه مطلب مهم و حياتى ارسالى را بهمراه طنز به دولت جمهورى اسلامى ايران ارسال نمودم كه فشارها در هلند بر روى اينجانب كم شود كه انها نيز پذيرفتند كه مطالب نامه هاى اينجانب خيلى جدى نباشد و بهمراه طنز نيز باشد كه انبوه كشف هاى مهم علمى و طرح هاى باارزش اينجانب در دولت ايت الله هاشمى رفسنجانى ( ره ) مورد برسى قرار گرفتند و در مجلس شوراى اسلامى به تصويب رسيدند و به مرحله اجرا در امدند ، ولى مجلس خائن ششم و دولت اصلاح طلبان به دستور رژيم اسرائيل ، كشف ها و طرح هاى مذكور را با توطئه و طرح خصوصى سازى خريدند يا ميتوان گفت كه مصادره شخصى كردند و حتى نگفتند كه ان انبوه كشفها و طرح ها كه از هلند به دولت جمهورى اسلامى ايران ارسال شد و يهوديان بهائى يا همان فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق كه از اعضاء مافياى يهود و اسرائيل بوده و انها را خريده اند متعلق به يك نابغه بوده است كه جهت پيشرفت سريع كشور و براى رفاه و راحتى مردم عزيز مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران به دولت ارائه شده بود و نيز ذكر نمودم كه حق كشف و طرح متعلق به اينجانب باشد كه افتخارات مردم جمهورى اسلامى ايران بوسيله دشمنان بسرقت نرود ، ولى باوجود اين نكات مهم ، اقاى حسن روحانى سالها است كه تمسخر مطالب طنز نامه هاى اينجانب كه مردم از انها اطلاعى ندارند را پيش كشيده اند و كار ايشان مانند ايت الله هاشمى رفسنجانى پرداختن به مطالب مهم علمى و طرح هاى بينظير نامه هاى اينجانب نميباشد ، بلكه فقط تمسخر مطالب طنز ان نامه ها بوده كه بلاجبار مجبور به نوشتن ان طنزها شدم ، وگرنه مطالب همان مطالب علمى و جدى بوده است و اگر زمانى بخواهند مطالب نامه هاى اينجانب را جهت اطلاع مردم عزيز مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران چاپ نمايند ، ترجيح ميدهم كه ان مطالب طنز چاپ نشوند كه اقاى روحانى سعى در تمسخر انها داشته اند كه دشمنى سازمان هاى موساد و ساواك خارج از كشور با اينجانب را به نمايش گذاشته است.

ادولف هيتلر و موضوع حضرت مسيح يا امام زمان ( عج )

نخست بايد بدانيم كه يهوديان بهائى و صهيونيسم از دشمنان وجود جمهورى اسلامى ايران بوده اند و همه عمليات تروريستى و ترور مهمترين مقامات كشور را طرح ريزى و اجرا كردند ، حال اگر دشمنان از زمان اصلاحات اسرائيلى در جمهورى اسلامى ايران ، بظاهر با رهبر معظم جمهورى اسلامى ايران دوستى كرده ، هدف بسيار بزرگى را دنبال ميكرده اند كه مافياى يهودى بهائى و صهيونيسم از بين نرود ، وقتى خبرى شده ... و نابغه اى امده است كه حقيقت را ميداند و حتى بخاطر اين موضوع در كشور و دولت ، گروگانگيرى شده است بايد بدانيم كه چه كارى بايد انجام داد ... ادولف هيتلر يا حضرت مسيح يا امام زمان همان برگزيده خداى يكتا ميباشد كه مافياى يهود و كمونيسم كه دشمنان مردم در هر كشورى بوده ، از دشمنان ان رهبر و حضرت نيز بوده اند و اين دشمنان توطئه كرده اند كه جمهورى اسلامى ايران با كشف ها و طرح ها و تحقيقات گسترده و مهم اينجانب ، به پيشرفت هاى مهم و بينظير در راستاى المان ناسيونال سوسياليست نرسد به همين دليل ، جاسوسان مافياى يهودى بهائى را به درون مشاغل مجلس و دولت اورده اند كه شغلى به اينجانب داده نشود كه همان اعضاء خانواده و فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار ميباشند كه از همان سازمان ها و ادارات مافيايى روس و صهيونيسم بوده و بطور فاميلى و گروهكى انجام امور دولت هاى استعمارى را در دست داشته كه وارد دولت و مشاغل مهم دولتى و در ارتباط با دولت شده اند. وقتى اصل مطلب را بدانيم كه همان هيتلر و اسلام بوده است ميتوانيم بدانيم كه چه بايد انجام دهيم تا جهت اداره نظام جمهورى اسلامى ايران و دولت و مجلس را درست و دقيق ، مانند دولت المان ناسيونال سوسياليست تنظيم نماييم كه بر طبق قران و علم ميباشد.

كتاب شالوده هاى قرن نوزدهم

هوستون استوارت ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ، ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺗﺒﺎﺭﯼ ﮐﻪ کشف های جدیدی در زمینه علوم جامعه شناسی و انسان شناسی ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﺑﯿﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ نمود. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﻧﻈﺮﯾﺎﺗﺶ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺑﺴﺎﺯاﯾﯽ ﺩﺭ هشیار نمودن نژاد آریایی یا ژرمنیک
و مردم از نژادهای دیگر و اتحاد ﻣﻠﺖ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﯾﺶReich ﺩﻭﻡ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﺭﺍﯾﺶ(امپراتوری آریایی) ﺳﻮﻡ ﺩﺍشت و بمعنای آن است که احترام به ملتهای
آریایی یا ژرمن(و نیز ملت ایران) در جهان بعنوان بوجود آورندگان تمدن موضوعی قابل توجه میباشد. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﻭ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﺑﻪ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻫﻮﺳﺘﻮﻥ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺕ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺩﺭ 9 ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ 1885 ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﺴﻤﻮﺙ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪ . ﺍﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﯾﮏ ﺩﺭﯾﺎﺳﺎﻻﺭ
ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ،ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﯼ ﻓﯿﻠﺪﻣﺎﺭﺷﺎﻝ ﺳﺮﻧﻮﯾﻞ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﻭ ﺩﻭ ﮊﻧﺮﺍﻝ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻮﺩ .ﺑﻨﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍستوﺍﺭﺕ ﯾﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﯿﺮﻭﯼ
ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺷﻮﺩ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺁﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺭﺁﯾﺪ . ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﺰﺍﺟﺶ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺸﺎﻏﻠﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻭ ﮊﻧﻮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﺍﻭ ﺷﺪ . ﺩﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﻨﯿﻦ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﻭ ﻧﻮﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ
ﺩﻭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺁﺷﻨﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ آریایی ﮔﺮﺍﯾﯽ ﮔﺮﺍﯾﺶ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻻﯾﻞ ﺑﻪ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺍﻥ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ . ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺕ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ
ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﺑﻪ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﯾﺸﺎﺭﺩ ﻭﺍﮔﻨﺮ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺘﻔﮑﺮﺍﻥ ﭘﯿﺸﮑﺴﻮﺕ ﺁﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻧﻮﺷﺖ .
ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﮐﺘﺎﺏ ‏(ﺷﺎﻟﻮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﻥ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ‏) ﻫﯿﺎﻫﻮﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺤﺒﻮﺑﯿﺖ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺩﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺷﺪ .ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﻫﺸﺖ ﺑﺎﺭ ﺗﺠﺪﯾﺪ ﭼﺎﭖ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﻭ 60000 ﻧﺴﺨﻪ ﯼ ﺍﻥ ﺑﻔﺮﻭﺵ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ
ﺳﺎﻝ 1914 ﺑﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺍﻭﻝ ﺟﻬﺎﻧﯽ 100000 ﻧﺴﺨﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻔﺮﻭﺵ ﺭﻓﺖ . ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺁﻟﻤﺎﻥ ناسیونال
سوسیالیست ﻓﺮﻭﺵ ﺁﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﻧﻖ ﯾﺎﻓﺖ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ250000 ﻧﺴﺨﻪ ﺑﻔﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .در کتاب« شالوده های
قرن نوزدهم» تاریخ(معاصر) اروپا را بعنوان عرصه تعارض دو نژاد ( یکی نژاد الهی و خداپرست)آریایی و (دیگری نژاد
شیطانی و کافر)یهود ترسیم کرده و با پشتوانه سرمایه هایی که از طرف آریائیان و خداپرستان آمد صدها هزار نسخه از
کتاب چمبرلین ؛ این بزرگ مرد ، در سراسر اروپا توزیع شد و اروپائیان از نظرات و تئوریهای جدید وی مطلع شدند و بر فرهنگ آلمانی و ملتهای آریایی یا ژرمنیک تأثیر عمیقی بجای گذاشت و پایه های فکری ناسیونالیسم مهاجم آریایی یا
ژرمنیک را بر طبق دین استوار ساخت ، رهبر آن زمان آلمان دستور داد این کتاب در دانشگاه افسری آلمان تدریس شود و این آغازی برای تشکیل دولتی ٱریایی یا ژرمنیک بر پایه دین در جهان شد .
ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﻭ ﭘﺮﺣﺮﺍﺭﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻗﯿﺼﺮ ﻭلیلهلم ﺩﻭﻡ ﺑﻮﺩ . ﺍﻭ ﭼﻤﺒﺮلین ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺎﺥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﻮﺗﺴﺪﺍﻡ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺍﻭﻝ مجذوب نظرات ﺍﻭ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺎﻗﺘﯽ ﺑﯿﻦ ﺁن دو ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺍﻣﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺣﯿﺎﺕ ﻣﻮﻟﻒ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ 1927 ﺩﻭﺍﻡ ﯾﺎﻓﺖ .
ﻗﯿﺼﺮ ﻭﯾﻠﻬلم ﺩﻭﻡ ﺷﺨﺼﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ ﺍﻓﺴﺮﯼ ﺍﺭﺗﺶ آریاییWehrmacht یا «وهرماخت»رایش ﺗﺪﺭﯾﺲ ﺷﻮﺩ
.ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﻮﺝ ﻋﻈﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ آریایی یا ژرمنیک در ﺁﻟﻤﺎن و ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺷﺪ .
ﻗﯿﺼﺮ ﻭﯾﻠﻬلم ﺩﻭﻡ ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﯾﺶ ﺳﻮﻡ ﺍﺛﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ
تئوریهای علمی ﺍﻭ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺑﻨﯿﺎﺩﯼ دانشمندان ناسیونال سوسیالیست که علم را با دین هماهنگ کرده بودند ﻫﻤﺨﻮﺍﻧﯽ
ﺩﺍشت. ﺍﺩﻭﻟﻒ ﻫﯿﺘﻠﺮ و دیگر تئوریسین ها ﺍﺯ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺰﺍﺭﺍﻥ ﺍﯾﺪﺋﻮﻟﻮﮊﯼ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻝ ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﻢ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﯾﺎﻓﺖ .
ﻫﯿﺘﻠﺮ ﻭ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1923 ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ضعیف و بیمار بود ﻭ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺖ ﺁﻟﻤﺎﻥ و ﺳﻘﻮﻁ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭﯼ ﻫﻮﻫﻨﺰﻭﻟﺮﻥ ﯾﻌﻨﯽ از دست دادن ﺍﻣﯿﺪﻫﺎ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ غمگین ﺑﻮﺩ ، مجذوب سخنان آدولف هیتلر شد و دوباره قدرتی گرفت . ﺍﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ
ﺁﺩﻭﻟﻒ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﻧﻮﺷﺖ : ﺗﻮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ . ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻪ آریایی گرایی ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺘﺰﻟﺰﻝ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﺮ ﭼﻪ
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﻣﯿﺪﻡ ﺳﺨﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﺗﻮ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺭﻭﺣﯽ ﻣﺮﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﮐﺮﺩﯼ . ﻫﻤﯿﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﻪ ﺁﻟﻤﺎﻥ
ﺩﺭ ﺣﺴﺎﺳﺘﺮﯾﻦ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺣﯿﺎﺕ ﺧﻮﯾﺶ ﻫﯿﺘﻠﺮﯼ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ،ﺧﻮﺩ ﻗﻮﻩ ﺣﯿﺎﺗﯽ ﺍﻭﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺁﺛﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩﯼ
ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻋﺎﺳﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻭ ﻧﻔﻮﺫ ﺍﺯ ﺍﻥ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮﻧﺪ . ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﺎﻓﻆ ﺗﻮ ﺑﺎﺩ !
ﺍﻭ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1924 منتشر ﺷﺪ ﺍﺯ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺴﺮ ﻣﯿﺒﺮﺩ ،ﺗﺠﻠﯿﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻮﺷﺖ ﮐﻪ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﻠﺖ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﮐﻨﺪ . ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻗﯿﺼﺮ ﻭﯾﻠﻬلم ﺩﻭﻡ ﮐﺒﯿﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﮔﻤﺎﺷﺖ ﻟﯿﮑﻦ ﺍﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ
ﮐﻨﺪ ، اکنون ﻧﻮﺑﺖ ﺁﺩﻭﻟﻒ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺍﺳﺖ .
ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﻋﻀﻮ ﺣﺰﺏ تازه تأسیس ناسیونال سوسیالیست شد ﻭ ﺗﺎ آنجا ﮐﻪ قدرت داشت ، ﻣﻘﺎﻻﺕ ﻭ ﺭﺳﺎﻻﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺮﯾﺎﺕ ﺣﺰﺏ ﻣﯿﻨﻮﺷﺖ .
پیشرفت های جامعه شناسی و انسان شناسی ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ :
ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﭘﺮﺷﻮﺭ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﮔﻮﺑﯿﻨﻮ ﺩﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ . ﺍﻭ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺁﺭﺗﻮﺭ ﮔﻮﺑﯿﻨﻮ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭ ﻭ ﺍﺩﯾﺐ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﺪ : موضوع ﻧﮋﺍﺩ ﻫﻤﻪ موضوعات
ﺩﯾﮕﺮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺷﻌﺎﻉ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ
ﺍﺳﺖ .... ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﻋﺪﻡ ﺗﺴﺎﻭی (هوش و زیبایی)ﻧﮋﺍﺩ ﻫﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻠﺖ ﻫﺎ ﭘﯽ ﺑﺒﺮﯾﻢ .
ﺳﻪ ﻧﮋﺍﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ نژاد ﺳﻔﯿﺪ ، نژاد ﺯﺭﺩ(سرخپوستان و مغولان)، و نژاد ﺳﯿﺎﻩ ،
ولی ﻧﮋﺍﺩ ﺳﻔﯿﺪ(در بوجود آوردن تمدن و داشتن پیامبران الهی و داشتن دین الهی و ایمان به خدای یکتا )ﺑﺮﺗﺮ ﺑﻮﺩ . برسی های ﺗﺎﺭیخی ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﺯ ﻧﮋﺍﺩ آریایی یا ژرمنیک ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺗﻤﺪﻧﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﮋﺍﺩ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﺴﻠﻢ
ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻞ ﺳﺮﺳﺒﺪ(اشرف مخلوقات)ﻧﮋﺍﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ یا ژرمنیک ﺑﻮﺩه است ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻋﺎﻟﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻧﮋﺍﺩ ﺳﻔﯿﺪ ﺍﺳﺖ .درباره همین موضوع در قرآن سوره البقره 2 آیه 30 خدای یکتا حضرت آدم آریا مردAryaman از نژاد آریایی یا ژرمنیک را که نژاد الهی بوده ، بعنوان خلیفه خود برای اداره جهان ، قرار داد . چمبرلین ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ متأسفانه ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎﯼ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺯﻣﺎنی ﻣﯿﺸﺪ ﺩﯾﺪ، ﺑﺎ ﻧﮋﺍﺩﻫﺎﯼ غیر آریایی
یا ژرمنیک ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﻭ ﺷﻤﺎﻝ غربی ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﺑﯽ ﻏﺶ
ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻫﻨﻮﺯ(با خلاقیت خاص و تیزهوشی(و ایمان به خدا) که دارند نژاد ﺑﺮﺗﺮﻧﺪ . ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺍﻭ نژاد آریایی یا ژرمنیک ﯾﺎ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎﯼ
ﻏﺮﺑﯽ ﻣﺤﺘﻤﻼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ هستند . ﺍﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻧﺮﺍ ﺁﺑﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭﻡ ﻫﻢ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ .
ﻗﺒﺎﯾﻞ باستانی آریایی یا ژرمنیک ﮐﻪ ﺭﻭﻣﯿﻬﺎ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ و ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯﻣﯿﺎﻥ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ
ﺗﻤﺪﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺭﻭﻣﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻣﯿﻼﺩﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ نژادهایی نامشخص(با فرهنگ )ﻓﺎﺳﺪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎ ، ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﺺ(و با فرهنگ
الهی) ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﺍﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﮐﻪ ﻇﻠﻤﺖ ﻗﺮﻭﻥ ﻭﺳﻄﺎﯾﯽ ﮐﺬﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎ ﭘﺪﯾﺪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ( چون یهودیان و روسها آن ظلمت و گمراهی را باعث شدند که حکومت دین مسیح را در اروپا سرنگون سازند و بی دینی جای آنرا بگیرد )و ﺁﻥ ﻇﻠﻤﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺧﺘﻼﻁ ﻭ ﺍﻣﺘﺰﺍﺝ ﻭ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ نژادها (یا همان توطئه های
ﻧﮋﺍﺩی یهودیان و روسها برضد ملتهایی که حکومت دینی میخواستند)ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺟﺪ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ ﻧﮋﺍﺩ ﻫﺎ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭﯼ ﻣﺤﺘﻀﺮ
ﺭﻭﻡ ﺑﻮﺩ (و در آن زمان یهودیان و روسها با مخلوط کردن نژاد خود با نژادهای دیگر ، توطئه های نژادی را ساخته
بودند ، از یک طرف ، با افراط در اجرای احکام دینی ، در حال به انزوا کشیدن حکومت کلیسایی و بد جلوه دادن آن در جامعه بودند و از طرف دیگر ، با تشکیل ارتشی از یهودیان و روسها و قوه قضائیه ، در حال گرفتن قدرت اجرایی از کلیسا بودند ). ﺍﮔﺮ ﻗﻮﻡ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﺗﺒﺎﺭ ژرمنیک ﻧﺒﻮﺩ ﻇﻠﻤﺖ ﺟﺎﻭﯾﺪﺍﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﻭ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ(الهی و خداپرست و دیندار و ) ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺍﺳﺖ .... ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ (در هر کشوری)ﺩﺍﺭﺩ .
از نظر ما ؛ ملت آریایی یا ژرمنیک و مسلمان ایران آریایی و اسلامی، موضوع نژاد مهم بوده است که در قرآن هم درباره آن آمده است که با تحقیق در کتابهای آریایی ، نژاد پیامبران و نیز امامان شیعه معلوم میگردد .در سوره
الاعراف آیه35 آمده است : ای فرزندان حضرت آدم (آریامردAryaman. )چون پیامبرانی از جنس ( نژاد آریایی یا ژرمنیک)شما بیایند و آیات مرا بر
شما بخوانند پس هر که تقوا پیشه کرد و بکار شایسته شتافت هیچ ترسی و اندوهی برآنها نخواهد بود.همچنین در سوره النحل آیه 93 آمده است: اگر خدا میخواست (به مشیت ازلی)همه بشریت را از یک امت(و نژاد ) قرار میداد (و هیچگونه اختلافات نژاد و زبان و فرهنگ در انسانها نمیگذاشت)و . ...در سوره فصلت آیه 44 که نام نژاد آریایی یا ژرمنیک ذکر شده ، آمده است : و اگر
ما این قرآن را بزبان عجم(بزبان ایران آریایی یا ژرمنیک) میفرستادیم کافران میگفتند چرا آیا این کتاب مفصل و روشن نیامد؟ای عجب آیا کتاب عجمی(بزبان نژاد آریایی یا ژرمنیک)بر رسول و امت عربی نازل میشود؟؟به آنها بگو این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست . ...در
این آیه کلمه «أعجمیا»بمعنای زبان ایران آریایی یا ژرمنیک ، و کلمه «اعجمی»بمعنای بزبان نژاد آریایی یا ژرمنیک ، ترجمه دقیق میباشد.در ضمن ، در سوره الروم ،کلمه الروم بمعنای رومیان بوده که در آن زمان ، دو قدرت نزدیک به
سرزمین عرب ، دولت ایران آریایی یا ژرمنیک و دولت روم بود و کلمه« عجم» از همان کلمه «ارژن»یا «آریان»میباشد
و بمعنای زبان و فرهنگ و نژاد آریایی یا ژرمنیک بوده است و قرآن همان آیین میترایی Mythras را داشته که قبل از
نزول قرآن در جهان بوده و ملتهای آریایی یا ژرمنیک به آئین میترایی حضرت آدم آریامرد (ع)بوده اند که در قرآن
سوره آل عمران آیه 67 آمده است : ابراهیم به آیین یهود و نصاری نبود ، لیکن به دین حنیف توحید و اسلام بود. ...حضرت ابراهیم(ع)هم عصر هخامنشیان بود و آیین آن دوران میترایی و زرتشتی بود و قرآن کتابی آریایی با قوانین باستانی آریائیان است.
ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ .ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻫﺮﮐﺸﻮﺭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻗﺪﺭﺕ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ
ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺧﻮﻥ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ (یا ژرمنیک)ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﮒ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺟﺎﺭﯾﺴﺖ ....ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﮐﻪ
ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ .
ﺍﻭ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﺴﯿﺢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﻪ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺪﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺳﭙﺲ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﯿﺴﯽ ﯾﻬﻮﺩﯼ
ﻧﺒﻮﺩ . ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻋﯿﺴﯽ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺧﻮﻥ ﻏﯿﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺑﺪﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ ‏( ﻫﺮﮐﺲ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﻨﺪ
ﻋﯿﺴﯽ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﯾﺎ نادان ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ......ﻋﯿﺴﯽ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ‏) .ﺯﯾﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺧﻮﻥ ﻭ ﻧﮋﺍﺩ ﮐﺎﻣﻼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻧﺒﻮ ﺩ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺧﻼﻕ و تعالیم ﺩﯾﻨﯽ ﺍﺵ ﺑﯽ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ (یا ژرمنیک)ﺑﻮﺩ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﺍﻭ ﺳﺨﺖ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻣﺎﺩﯾﮕﺮﯼ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺩﯾﻦ ﯾﻬﻮﺩ ﺑﻮﺩ (همه پیامبران الهی از نژاد آریایی یا ژرمنیک بوده اند و پیامبر یهودی نژاد وجود نداشته است حضرت عیسی مسیح و مادر و دایی او حضرت موسی از نژاد آریایی یا ژرمنیک و ایرانی بوده اند و در منطقه رایشReich(امپراتوری آریایی) ایران باستان زندگی میکردند ، در ضمن ، سران یهود نیز به حضرت مسیح گفته بودند: تو از جنس(یا نژاد)ما نیستی ،
که در انجیل کتاب یوحنا.John ذکر شده است.
ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻫﯿﭻ ﻣﻠﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻠﺖ ﺍﺭﯾﺎﯾﯽ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﻧﺪﺍﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﯿﺴﯽ ﻣﺴﯿﺢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﻣﻠﻞ ﮐﻬﻦ هند و ﺍﺭﻭپایی ﺍﺳﺖ(لازم به ذکر است که نژاد سرخ پوستان هند آریایی یا ژرمنیک نبوده بلکه از نژاد سرخ پوستان آمریکا منشعب شده است و حتی زبان سرخ پوستان هند ریشه زبان سرخپوستان آمریکای جنوبی را داشته است ).
ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﮋﺍﺩ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﯾﮏ ﻧﮋﺍﺩ شیطانی ﻭ حرامزاده(و بی اصل و نسب) بوده ﺑﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ملتهای آریایی یا ژرمنیک حق داشته اند(وجود)ﺍﺳﺮﺍئیل ﺭﺍ نپذیرند (و آنرا برسمیت نشناسند).نظر فیلسوف بزرگ
چمبرلین در باره نژاد آریایی از شاهنامه حکیم ابولقاسم فردوسی که آریائیان به آن علاقه داشته اند الهام و نیرو گرفته بود و در مورد یهود ، با مطالب قرآن مطابقت
دارد و مشخص است که چمبرلین ؛ این بزرگ مرد آریایی ، قرآن را خوانده بود و یهود را کاملا می شناخت که در سوره
القلم آیه13اشاره کرده که یهودیان حرامزاده و بی اصل و نسب بوده اند و در سوره الحشر آیه های 13و14 به
دشمنی و مکر و حیله و جاسوسی یهودیان بر ضد مؤمنین و فاقد شعور بودن قوم یهود اشاره کرده است و همچنین در سوره البقره2 ، آیه های 64و65 و66نیز در آین مورد هشدار داده است .که یهودیان از نژاد میمون محسوب میشوند و نیز در سوره الانفال آیه 55به یهودیان که همان کفار و بدترین جانوران بوده اند اشاره کرده است و در سوره الممتحنة آیه 13اشاره کرده که خدا بر قوم یهود غضب کرده و به مؤمنین میگوید که یهودیان را دوست و یار خود نگیرند و در سوره المائده آیه78 اشاره شده که قوم یهود آبرویی
نداشته اند و بوسیله حضرت داود(ع) و عیسی مسیح(ع)لعنت شده اند که علاوه بر آیات قرآن ، مدارک باستان شناسی نیز در این مورد موجود میباشد ؛ بنابر این ، این تئوری را مطرح مینمایم :
تئوری نژاد ناپاک نژاد یهودیان در راستای تکامل خود با نژاد میمون مخلوط شده است و یهودیان با حیوانات آمیزش میکرده اند.
چمبرلین نیز مانند دیگر مقامات دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان به دین اسلام بسیار علاقه داشت. بلاخره ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ها و
فرهنگ ﺍﻧﻬﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ صاحب ﻋﺎﻟﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺻﻔﺎﺕ ﻭ ﺧﺼﺎﯾﺺ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ میباشند، ﺯﯾﺮﺍ بهترین صفات ﻭ ﺧﺼﺎﯾﺺ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﻭ ﻫﻨﺪﯼ - ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ(در رایشReich ایران باستان و ایرانیان باستان )راﺑﻪ ﺍﺭﺙ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺣﻖ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ آقای ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ (چمبرلین نژاد آریایی یا
ژرمنیک را از منطقه رایش ایران باستان میدانست و موضوع نژاد آریایی یا ژرمنیک ، و حفظ این نژاد الهی را مهم میدانست). این نکته قابل ذکر است که اشخاصی در ادارات رادیو و تلویزیون
و نشریات خارج از کشور بر ضد نظرات و مطالبی که اینجانب در اینترنت قرار داده ام ، نظر داده اند و مطالبی را نشر کرده و دروغ پراکنی نیز کرده اند ، این سازمانها و ادارات رادیو و تلویزیون
و نشریات بوسیله صهیونیستها و روسها اداره میشوند و این اشخاص در آن کشورها در دزدی هایی نیز دست داشته اند ، و دزد را از حرف هایش میشناسیم ، هر کسی در هر مکانی که بر ضد دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان حرفی زده و یا نظری داده است از روسها
و صهیونیستهای آن کشور بوده که جاسوس و خائن به آن ملت و مردم بوده است ، ولی رادیو و تلویزیون و نشریات داخل کشور بخوبی نظر داده اند و هر کسی که نظرات روسی و اسرائیلی یا
همان کمونیستی و صهیونیستی داشته باشد قابل شناسایی میباشد. كناب شالوده هاى قرن نوزدهم كه توسط دانشمند و فيلسوف و نويسنده بزرگ هوستون استوارت چمبرلين منتشر شد با قوانين نظامى و تئورى هاى اريايى و اسلامى و مطالب مهم ديگر ميباشد كه در سازمان پليس مخفى ايالتى و سازمان حفاظتى امنيتى المان و نيز دانشكده افسرى المان ناسيونال سوسياليست تدريس شد و وهرماخت و نيروهاى پليس و نيز نيروهاى حفاظتى امنيتى اريايى و اسلامى پرقدرت و نيرومند را در المان سازماندهى كرد كه در دانشكده هاى افسرى پليس و ارتش و سپاه پاسداران جمهورى اسلامى ايران و سازمان بسيج و وزارت اطلاعات نيز بايد اين كتاب بينظير تدريس شود و نياز است كه هر ايرانى مسلمان اين كتاب را بخواند و جمهورى اسلامى ايران بمعناى اسلام و اريايى ميباشد و ناسيوناليسم و فرهنگ مهاجم اريايى و اسلامى را با نژاد اريايى يا ژرمن بلوند چشم ابى نيز بايد ساخت و همچنين اريائيان مسلمان شيعه اى كه بلوند نيستند ولى ميتوانند با مردم اريايى يا ژرمنيك در كشورهاى اروپايى و ايالات متحده صحبت كنند در ضمن ، هدف ما ، دولتى است كه بتواند با مردم اريايى يا ژرمنيك در كشورهاى اروپايى و ايالات متحده نيز ارتباط برقرار كند ، ولى يهوديان بهائى جاسوس در دولت و مشاغل دولتى نميخواهند كه نژاد اريايى يا ژرمنيك مسلمان شيعه در جمهورى اسلامى ايران وارد مجلس و دولت و امور مهم دولتى شود زيرا از يك طرف ، خاندان پهلوى كه اصلا اريايى نبوده اند تضعيف ميشود و از طرف ديگر ، مردم همنژاد اريايى يا ژرمنيك در خارج از كشور ، مجلس و دولت جمهورى اسلامى ايران را از خود ميدانند و ميتوانيم با انها براحتى صحبت كنيم. درباره ادولف هيتلر و موضوع حضرت مسيح يا امام زمان ( عج ) ، نخست بايد بدانيم كه يهوديان بهائى و صهيونيسم از دشمنان وجود جمهورى اسلامى ايران بوده اند و همه عمليات تروريستى و ترور مهمترين مقامات كشور را طرح ريزى و اجرا كردند ، حال اگر دشمنان از زمان اصلاحات اسرائيلى در جمهورى اسلامى ايران ، بظاهر با رهبر معظم جمهورى اسلامى ايران دوستى كرده ، هدف بسيار بزرگى را دنبال ميكرده اند كه مافياى يهودى بهائى و صهيونيسم از بين نرود ، وقتى خبرى شده ... و نابغه اى امده است كه حقيقت را ميداند و حتى بخاطر اين موضوع در كشور و دولت ، گروگانگيرى شده است بايد بدانيم كه چه كارى بايد انجام داد ... ادولف هيتلر يا حضرت مسيح يا امام زمان همان برگزيده خداى يكتا ميباشد كه مافياى يهود و كمونيسم كه دشمنان مردم در هر كشورى بوده ، از دشمنان ان رهبر و حضرت نيز بوده اند و اين دشمنان توطئه كرده اند كه جمهورى اسلامى ايران با كشف ها و طرح ها و تحقيقات گسترده و مهم اينجانب ، به پيشرفت هاى مهم و بينظير در راستاى المان ناسيونال سوسياليست نرسد به همين دليل ، جاسوسان مافياى يهودى بهائى را به درون مشاغل مجلس و دولت اورده اند كه شغلى به اينجانب داده نشود كه همان اعضاء خانواده و فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار ميباشند كه از همان سازمان ها و ادارات مافيايى روس و صهيونيسم بوده و بطور فاميلى و گروهكى انجام امور دولت هاى استعمارى را در دست داشته كه وارد دولت و مشاغل مهم دولتى و در ارتباط با دولت شده اند. وقتى اصل مطلب را بدانيم كه همان هيتلر و اسلام بوده است ميتوانيم بدانيم كه چه بايد انجام دهيم تا جهت اداره نظام جمهورى اسلامى ايران و دولت و مجلس را درست و دقيق ، مانند دولت المان ناسيونال سوسياليست تنظيم نماييم كه بر طبق قران و علم ميباشد.
از : شاهرخ شهيمى

The betrayal of the United States to the people in the Second World War

The cause of the Russians' victory in the Second World War ; The United States gave military aid to the Russians in the Second World War after the occupation of Iran, , and the United States handed over many weapons to the Russians through Iran, so that the Russians and Zionism could win World War II that communist and Zionist Russians could occupy people's countries in Eastern Europe and the land of theist German people , so they called Iran the victorious bridge. If the Russian and Israelis in the United States government did not help the government of the Communists and Zionists in Russia, Germany was won in the war , and Moscow was on the siege of Germany and the former Soviet Union was going to fall, but the betrayal of the United States made it possible to strengthen Russia, and because the German soldiers seized one third of Russia and one third of Moscow and politics of the era was that the Russians occupied one third of the Germany and one third of Berlin in retaliation and the communism of Russians and the Zionists were destroyed and the world was busy with great science progress in the Aryans and the Muslims which was a great deal of honors in all areas of human life ، instead of being in the Cold War for years. So what was the Cold War? In fact, the Cold War was the theft of people's property that Communists and Zionists stole the wealth of wealthy German people in every country and instead made the Russians and Israelis rich. German engineers in other countries have helped people solve technological problems, and respected German scientists have greatly contributed to the advancement of science in the world that the world advanced about 60 years ago in the 1940s with the help of scientists from the Third German Empire and if there was now a German National Socialist revolutionary government, science in the world would have been 160 years more advanced than it is now , Germany would have inhabited other planets with the help of the people until the end of the solar system, and with the help of many scientific discoveries and researches and important plans and theories of mine that European and American governments and other governments have been informed of since 1994 , but delaying their construction could have made great strides in space science and human life on other planets and increase the lifespan of man to about 1000 years, so that man will remain young for the rest of his life with the help of the electronic medical device that I have discovered, it is possible that long life in space travel is an important issue and even a dead person can be revived with my device and I have discoveries that we can make interplanetary trips that can be done at low prices, as well as sunlight, with special technology to the last planet in the solar system, where people can use sunlight and the world can make a very important progress. Unfortunately my intellectual capital have been stolen by the Communists and the Zionists, who were members of the Democratic and Communist Parties in Europe and the United States. The people were proud to support the German engineers and scientists who helped the lives of the people, knowing that they were very important ; Therefore, every country has a duty to the talented German scientists who made science much more advanced than expected Appreciate as enduring figures that Some German government officials at the time were among the most intelligent in Germany, discovering criminal investigation methods and police methods for running an empire and they set up a smart training system that made Germany the smartest country in the world, and Germany became more advanced than the world, and even the United States and the former Soviet Union could not build advanced German weapons and technology , and those wise statesmen sacrificed for the sake of religion and science ; therefore, it is the duty of the people to put the names of the mentioned scientists on the streets and squares, and it is an honor for every country to respect these German scientists and to install the statues of these great men in the mentioned places and if anyone insults these statues, it means that he is one of the Israeli and Russian spies, and they have been thieves and colonizers, and they have been from the Russian and Zionist families in that country and they have been involved in the theft of the country's wealth and the theft of people's property , and it is the duty of the people in every country to identify the spies and thieves of their country, which is very important, and the communists and the Zionists have opposed the religious revolutions that supported science , because communists and Zionists lived in brothels and were born in brothels and were enemies of religion and human dignity , so the honorable people must know the reason for the enmity of the communists and the Zionists with religion.

Der Verrat der Vereinigten Staaten an die Menschen im Zweiten Weltkrieg

Der Grund für den Sieg der Russen im Zweiten Weltkrieg ;
Durch die Besetzung des Iran leisteten die Vereinigten Staaten den Russen in einem Weltkrieg militärische Hilfe, dass kommunistische und zionistische Russen die osteuropäischen Volksländer und das Land des theistischen deutschen Volkes besetzen könnten, und der Iran wurde die Brücke des Sieges genannt.Wenn die Regierung der Russen und der Israelis in den Vereinigten Staaten der Regierung der Kommunisten und Zionisten in Russland nicht geholfen hätte, hätte das Element den Krieg gewonnen , weil deutsche Truppen ein Drittel Russlands und ein Drittel Moskaus erobert hatten und Moskau unter deutscher Belagerung stand, brach die ehemalige Sowjetunion zusammen , aber der Verrat der USA stärkte Russland , und die Politik war damals so, dass die Russen als Vergeltung ein Drittel Deutschlands und ein Drittel Berlins besetzten und der Kommunismus der Russen und Zionisten wurde zerstört und die Welt war mit großen wissenschaftlichen Fortschritten bei den Ariers und Muslimen beschäftigt, was in allen Bereichen des menschlichen Lebens eine große Ehre war , anstatt jahrelang im Kalten Krieg zu sein. Was war also der Kalte Krieg? Tatsächlich war der Kalte Krieg der Diebstahl von Eigentum der Menschen, das Kommunisten und Zionisten in jedem Land den Reichtum der reichen Deutschen stahlen und stattdessen die Russen und Israelis reich machten. Deutsche Ingenieure in anderen Ländern haben Menschen bei der Lösung technologischer Probleme geholfen, und angesehene deutsche Wissenschaftlers haben maßgeblich zum Fortschritt der Wissenschaft in der Welt beigetragen. Die Welt hat sich vor etwa 60 Jahren in den 1940er Jahren mit Hilfe von Wissenschaftlern aus dem Dritten Deutschen Reich weiterentwickelt und wenn es jetzt eine nationalsozialistische Revolutionsregierung Deutschlands gäbe, wäre die Wissenschaft vor 160 Jahren weiter fortgeschritten gewesen, Deutschland hätte mit Hilfe der Menschen bis zum Ende des Sonnensystems andere Planeten bewohnt , und mit Hilfe vieler wissenschaftlicher Entdeckungen und Forschungen sowie wichtiger Pläne und Theorien von mir, über die europäische und amerikanische Regierungen und andere Regierungen seit 1994 informiert wurden, andere Planeten bewohnt. Aber die Verzögerung ihres Aufbaus hätte große Fortschritte in der Weltraumwissenschaft und im menschlichen Leben auf anderen Planeten machen können , Und die Lebenserwartung des Menschen auf etwa 1000 Jahre erhöhen, damit der Mensch für den Rest seines Lebens jung bleibt Mit Hilfe des von mir entdeckten elektronischen Medizinprodukts ist es möglich, dass ein langes Leben in der Raumfahrt ein wichtiges Thema ist und sogar eine tote Person mit meinem Gerät wiederbelebt werden kann und ich habe Entdeckungen gemacht, dass wir interplanetare Reisen unternehmen können, die zu niedrigen Preisen sowie mit Sonnenlicht durchgeführt werden können, mit spezieller Technologie zum letzten Planeten im Sonnensystem, wo Menschen Sonnenlicht nutzen können und die Welt einen sehr wichtigen Fortschritt machen kann Leider wurde mein intellektuelles Kapital von den Kommunisten und Zionisten gestohlen, die Mitglieder der demokratischen und kommunistischen Parteien in Europa und den Vereinigten Staaten waren. Die Menschen waren stolz darauf, die deutschen Ingenieure und Wissenschaftler zu unterstützen, die dem Leben der Menschen geholfen haben, da sie wussten, dass sie sehr wichtig sind. Deutschland. Daher hat jedes Land eine Pflicht gegenüber den talentierten deutschen Wissenschaftlern, die die Wissenschaft weit fortgeschrittener als erwartet gemacht haben , schätzen Sie als dauerhafte Zahlen. Einige deutsche Regierungsbeamte gehörten zu den intelligentesten in Deutschland und entdeckten strafrechtliche Ermittlungsmethoden und polizeiliche Methoden zur Führung eines Imperiums und sie richteten ein intelligentes Trainingssystem ein, das Deutschland zum intelligentesten Land der Welt machte, und Deutschland wurde fortschrittlicher als die Welt, und selbst die Vereinigten Staaten und die ehemalige Sowjetunion konnten keine fortschrittlichen deutschen Waffen und Technologien bauen und diese weisen Staatsmänner, die für Religion und Wissenschaft geopfert wurden ; Daher ist es die Pflicht des Volkes, die Namen der genannten Wissenschaftlers auf die Straßen und Plätze zu bringen, und es ist eine Ehre für jedes Land, diese deutschen Wissenschaftlers zu respektieren und die Statuen dieser großen Männer an den genannten Orten anzubringen und wenn jemand diese Statuen beleidigt, bedeutet dies, dass er einer der israelischen und russischen Spione ist und sie Diebe und Kolonisatoren waren und aus den russischen und zionistischen Familien in diesem Land stammten , und sie waren am Diebstahl des Reichtums des Landes und am Diebstahl des Eigentums der Menschen beteiligt , und es ist die Pflicht der Menschen in jedem Land, die Spione und Diebe ihres Landes zu identifizieren, was sehr wichtig ist, und die Kommunisten und Zionisten haben sich den religiösen Revolutionen widersetzt, die die Wissenschaft unterstützten , weil Kommunisten und Zionisten in Bordellen lebten und in Bordellen geboren wurden und Feinde der Religion und der Menschenwürde waren ; dãrför , das ehrenwerte Volk muss den Grund für die Feindschaft der Kommunisten und Zionisten mit der Religion kennen.

Förenta staternas förråd mot folket under andra världskriget

Orsaken till ryssarnas seger under andra världskriget; USA gav militärhjälp till ryssarna under andra världskriget efter ockupationen av Iran, att kommunistiska och zionistiska ryssar kan ockupera folks länder i Östeuropa och landet för det teistiska tyska folket , så de kallade Iran den segrande bron. Om ryssarna och israelerna i USA: s regering inte hjälpte kommunisternas och zionisternas regering i Ryssland, vann Tyskland i kriget, eftersom Moskva befann sig under belägringen av Tyskland och före detta Sovjetunionen skulle falla, men USA: s förråd stärkte Ryssland , och för att de tyska soldaterna grep en tredjedel av Ryssland och en tredjedel av Moskva att ryssarna ockuperade en tredjedel av Tyskland och en tredjedel av Berlin i hämnd och ryssarnas och sionisternas kommunism förstördes och världen var upptagen med stora vetenskapliga framsteg i arier och muslimer vilket var en hel del utmärkelser inom alla delar av människolivet ، istället för att vara i det kalla kriget i flera år. Så vad var det kalla kriget? I själva verket var det kalla kriget stöld av folks egendom som kommunisterna och zionisterna stal rikedomarna av rika tyska människor i varje land och istället gjorde ryssarna och israelerna rika. Tyska ingenjörer i andra länder har hjälpt människor att lösa tekniska problem, och respekterade tyska forskare har i hög grad bidragit till vetenskapens utveckling i världen. Världen utvecklades för cirka 60 år sedan på 1940-talet med hjälp av forskare från det tredje tyska imperiet , och om det nu fanns en tysk nationalsocialistisk revolutionär regering, skulle vetenskapen i världen vara 160 år mer avancerad än den är nu , hade Tyskland bebott andra planeter med hjälp av folket fram till slutet av solsystemet, och med hjälp av många vetenskapliga upptäckter och undersökningar och viktiga planer och teorier från mina som europeiska och amerikanska regeringar och andra regeringar har informerats om sedan 1994. Men att försena deras konstruktion kunde ha gjort stora framsteg inom rymdvetenskap och människoliv på andra planeter Och öka människans livslängd till cirka 1000 år, så att mannen kommer att förbli ung resten av livet med hjälp av den elektroniska medicinska enheten som jag har upptäckt är det möjligt att lång livslängd i rymdresor är en viktig fråga och till och med en död person kan återupplivas med min enhet och jag har upptäckter att vi kan göra interplanetära resor som kan göras till låga priser, såväl som solljus, med speciell teknik till den sista planeten i solsystemet, där människor kan använda solljus och världen kan göra en mycket viktig framsteg , tyvärr har mitt intellektuella kapital stulits av kommunisterna och sionisterna, som var medlemmar av de demokratiska och kommunistiska partierna i Europa och USA. Genom att känna till de mycket viktiga bidrag från tyska ingenjörer och forskare som gynnades av människors liv, stötte folket stolt Tyskland; Därför har varje land en skyldighet gentemot de begåvade tyska forskarna som gjorde vetenskapen mycket mer avancerad än väntat uppskatta som varaktiga siffror. Vissa tyska regeringstjänstemän vid den tiden var bland de mest intelligenta i Tyskland och upptäckte brottsutredningsmetoder och polismetoder för att driva ett imperium , och de inrättade ett smart utbildningssystem som gjorde Tyskland till det smartaste landet i världen, och Tyskland blev mer avancerad än världen och till och med USA och fd Sovjetunionen kunde inte bygga avancerade tyska vapen och teknik , och de kloka statsmännen offrade för religionens och vetenskapens skull. Därför är det folks plikt att sätta namnen på de nämnda forskarna på gator och torg, och det är en ära för varje land att respektera dessa tyska forskare och installera statyerna av dessa stora män på de nämnda platserna. Och om någon förolämpar dessa statyer betyder det att han är en av de israeliska och ryska spionerna, och de har varit tjuvar och kolonisatorer, och de har kommit från de ryska och sionistiska familjerna i det landet och de har varit inblandade i stöld av landets rikedom och stöld av människors egendom , och det är folket i varje land att identifiera spionerna och tjuvarna i deras land, vilket är mycket viktigt, och kommunisterna och zionisterna har motsatt sig de religiösa revolutionerna som stödde vetenskapen , eftersom kommunister och sionister bodde i bordeller och föddes på bordeller och var fiender till religion och mänsklig värdighet ; därför , borde ärade människor veta anledningen till fiendskap för kommunister och sionister med religion.

خیانت ایالات متحده به مردم در جنگ جهانی دوم

علت پیروزی روس ها در جنگ جهانی دوم؛ ایالات متحده پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم به روس ها کمک کرد و ایالات متحده انبوه سلاح را از طریق ایران به روس ها تحويل داد تا روس ها و صهیونیسم بتوانند در جنگ جهانی دوم پيروز شوند و كمونيست ها و صهیونیست های روس بتوانند کشورهای اروپای شرقی و سرزمین مردم خداپرست المان را اشغال کنند و ايران را پل پیروزى ناميدند. اگر روس ها و صهيونيست ها در دولت ایالات متحده به دولت کمونیست ها و صهیونیست ها در روسیه کمک نظامى نکرده بودند آلمان در جنگ پيروز شده بود و مسکو در محاصره نيروهاى آلمان ناسيونال سوسياليست بود و اتحاد جماهیر شوروی سابق سقوط ميکرد و قطب كمونيسم از بين ميرفت و جهان مشغول سال هاى پيشرفت هاى بزرگ علمى خداپرستان اريائيان و مسلمانان بود كه سالهاى افتخارات بزرگ در همه زمينه هاى زندگى انسان محسوب ميشد بجاى اينكه سال ها درگير در جنگ سرد باشد ، اما خیانت ایالات متحده باعث شد که شوروى را تقویت کند و به این دلیل که سربازان آلمانی یک سوم از روسیه و یک سوم از مسکو را تصرف كردند سیاست دوران این بود که روس ها یک سوم آلمان و یک سوم از برلین را در تلافی بتصرف در اوردند. حال جنگ سرد چه بود؟ جنگ سرد در حقيقت ، همان سرقت اموال مردم بود که کمونیست ها و صهیونیست ها ، دارايى هاى مردم ثروتمند آلمان را در هر کشورى به سرقت برده و به جای آن روس ها و اسرائیلی ها را ثروتمند نمودند. در زمان جنگ جهانى دوم ، مهندسان المانى در كشورهاى ديگر در رفع مشكلات تكنولوژى به مردم يارى رساندند و دانشمندان محترم المانى به پيشرفت علم در جهان بسيار كمك نمودند كه جهان در سالهاى 1940 با كمك علم دانشمندان امپراتورى سوم المان در حدود 60 سال جلو افتاد و اگر اكنون دولت انقلابى ناسيونال سوسياليست المان وجود داشت علم در كشورهاى جهان 160 سال پيشرفته تر از زمان كنونى بود و ميتوانستيم پيشرفت هاى بزرگى در علوم فضايى و زندگى انسان در كرات ديگر داشته باشيم و طول عمر انسان را تا حدود 1000سال افرايش دهيم كه انسان تا اخر عمر جوان بماند كه بوسيله دستگاه الكترونيك پزشكى كه اينجانب كشف كرده ام امكان پذير ميباشد كه عمر طولانى در سفرهاى فضايى موضوع مهمى ميباشد و حتى شخص مرده را ميتوان با دستگاه اينجانب ، زنده كرد و كشف هايى نيز دارم كه سفرهاى بين سياره اى كه با قيمت هاى ارزان ميتواند انجام شود و همچنين نور خورشيد را ميتوانيم با تكنولوژى ويژه به اخرين سياره منظومه شمسى منتقل نماييم كه مردم در ان سياره بتوانند از نور خورشيد استفاده كنند و جهان به پيشرفت هاى باور نكردنى ميرسد ، ولى متأسفانه ساختن انها را به تأخير انداختند و اين سرمايه هاى فكرى اينجانب را كمونيست ها و صهيونيست ها كه اعضاء احزاب دمكراتيك و كمونيست در كشورهاى اروپايى و ايالات متحده بوده ، بسرقت برده اند كه مردم از ان همه كار فكرى و پيشرفت اطلاع نداشته باشند. مردم با دانستن كمك هاى بسيار مهم مهندسان و دانشمندان المانى كه بنفع زندگى مردم بود با افتخار از المان طرفدارى ميكردند ؛ از اين رو ، هر كشورى وظيفه دارد از دانشمندان تيزهوش المانى كه علم را بسيار پيشرفته تر از انتظار نمودند بعنوان چهره هاى ماندگار تقدير نمايد كه بعضى از دولتمردان المان در زمان ادولف هيتلر كه رهبرى ضد استعمار بود ، از جمله : هاينريش هيملر رئيس گشتاپو از تيزهوش ترين تيزهوشان در المان بودند كه روش هاى تحقيقات جنايى و روش هاى پليسى جهت اداره يك امپراتورى را كشف كردند و سيستم اموزشى تيزهوشان را بنيان نهادند كه كشور المان را به تيزهوش ترين كشور جهان تبديل كرد و المان پيشرفته تر از جهان شد كه حتى امريكا و شوروى سابق نميتوانستند سلاح ها و تكنولوژى هاى پيشرفته المانى را بسازند و دكتر پاول يوزف گوبلز ، وزير تبليغات المان كه بهترين سيستم تبليغاتى در نبرد را كشف كرد و سخنرانى هاى او بود كه هيتلر را در المان روى كار اورد و فيلد مارشال هرمان گورينگ ، رئيس كل ستاد ارتش المان كه كه به مردم بسيارى از كشورها براى رهايى از توطئه هاى استعمارگران كمك كرد و بهترين روش هاى نبرد را طرح ميكرد و دكتر يوزف منگله ، متخصص پزشكى نظامى كه روش هاى مبارزه با سلاح هاى شيميايى و ماسك هاى مقاوم در مقابل سلاح هاى شيميايى و نيز بهترين امور در رابطه با درمان سربازان جنگ را ابداع نمود و به بشريت و حتى به مسلمانان خدمات فراوان كرد و پروفسور دكتر والتر گروس ، رئيس اداره سياست نژادى المان و رايش كه براى حفظ نژاد اريايى يا ژرمنيك سياست هايى را ابداع نمود كه اين نژاد كه همان نژاد حضرت ادم (ع) يا اولياالله بوده است بتواند زندگى كند و بهداشت نژادى را مهم دانست كه موضوعى علمى و مهم و صحيح ميباشد كه هر نژادى بايد همانطور كه خداى يكتا افريده است بماند و زندگى كند و جوزف آرتور دو ﮔﻮﺑﯿﻨﻮ مورخ ، محقق ،جامعه شناس ، انسان شناس ، نویسنده فرانسوى ، خاورشناس آریایی یا ژرمنیک و خداپرست بسیار علاقمند به ایرانیان باستان و شاهنامه فردوسی و تاریخ و فرهنگ و تمدن پیشرفته و مهم و باشکوه رایشReich (امپراتوری آریایی يا ژرمنيك ) ایران بود و به ایرانیان احترام میگذاشت و برای آنان ارزش قائل بود و بهداشت نژادى را كشف نمود و كتابى را نيز بنام "تا ريخ ايرانيان" نگاشته است و دكتر الفرد ارنست روزنبرگ كه تئوريسين اريايى تاريخ رايش المان بود و وزير سرزمين هاى رايش المان بود و روزنبرگ معتقد بود که راه نجات آلمان در بازگشت
این کشور به سنتهای نژاد آریایی و هماهنگ کردن آلمان با آیین و فرهنگ ایران باستان است و احترام به ايرانيان را مهم ميدانست به همين علت بود كه دولت ادولف هيتلر از علم و تكنولوژى المان براى ساختن ايران استفاده كرد و ايران را به كشورى هم تراز المان نزديك نمود و امانوئل كانت كه مهمترين فيلسوف بعد از ارسطو بود و فلسفه دينى را بوجود اورد كه بينظير ميباشد و فلسفه دينى را بنيان نهاد و هيوستن استيوارت چمبرلين محقق اريايى يا ژرمنيك كه کشف های جدیدی در زمینه علوم جامعه شناسی و انسان شناسی ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﺑﯿﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ نمود كه احترام به مردم اريايى يا ژرمنيك را موضوع مهمى ميدانست كه ايرانيان نيز از ان جمله بوده اند و اين دولتمردان دانشمند در راه دين و علم فداكارى كردند , پس وظيفه مردم است كه نام دانشمندان مذكور را بر روى خيابان ها و ميادين بگذارند كه احترام به اين دانشمندان المانى براى هر كشورى افتخار بوده است و مجسمه اين بزرگان را نيز در مكان هاى مذكور نصب نمايند و اگر كسى به اين مجسمه ها توهين نمايد بمعناى ان است كه از جاسوسان اسرائيلى و روسى ميباشد و سارق و استعمارگر بوده اند و از خاندان هاى روس ها و صهيونيست ها در ان كشور بوده اند و در امور سرقت ثروت كشور و دزدى از اموال مردم نيز دست داشته اند و وظيفه مردم در هر كشورى شناسايى كردن جاسوسان و دزدهاى درون كشور خود ميباشد كه اين موضوع بسيار مهم ميباشد و كمونيست ها و صهيونيست ها با انقلاب هاى دينى كه علم را حمايت ميكرده ، مخالف بوده اند , چون كمونيست ها و صهيونيست ها سهامداران فاحشه خانه ها و فاحشه خانه دارهاى بى اصل و نسب بوده اند در فاحشه خانه ها زندگى ميكرده اند و در فاحشه خانه ها متولد ميشده اند و با دين و شرف انسان دشمن بوده اند ، پس مردم با شرف بايد علت دشمنى كمونيست ها و صهيونيست ها را با دين بدانند.

اصل ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﺴﺮﻗﺖ ﺭﻓﺘﻪ

ﻭﻗﺘﯽ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻣﻠﺖ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﺭﻭﺱ ﻭ ﯾﻬﻮﺩ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﺣﻖ ﯾﮏ ﻣﻠﺖ ﺍﺳﺖ ... .
ﭼﺮﺍ ﺍﺻﻞ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺭﺍ ﺭﻭسها ﻭ ﯾﻬﻮﺩیان ﺩﺯﺩﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻮﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ
ﺑﻪ ﻣﻮﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﻣﺴﮑﻮ ﺑﺮﺩﻧﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺭﻭﺱ ﻭ ﯾﻬﻮﺩ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ؟ ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻤﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﯿﺸﺪ؟ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﻬﻤﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺴﺮﻗﺖ ﺭﻓﺖ ... .، ﺣﺎﻝ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺤﺚ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺁﻥ ﻧﺎﻣﻔﻬﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ
ﭼﺎﭖ ﻧﺸﻮﺩ . ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻟﻐﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺭﻭﺱ ﻭ ﯾﻬﻮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﺣﮑﯿﻢ ﺍﺑﻮﻟﻘﺎﺳﻢ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺳﺮﺍﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺒﺮﻧﺪ ، ﺁﯾﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ شده ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﻧﻤﻮﺩ؟ برای مثال ، کلمه سوئدی Vikingویکینگ بمعنای «جنگجویان آریایی و الهی» در اصل شاهنامه فردوسی بوه که در وهر ماخت(ارتش آریایی)آلمان و در کشورهای آریایی و اسلامی ، لشکر وایکینگ یا نیروهای آریایی و الهی سازماندهی و تشکیل شدند ، ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺿﺪ ﺭﻭﺱ
و ﯾﻬﻮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﺣﻤﺎﺳﯽ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ که اینجانب اکثر مطالب مذکور
را در مقاله های تحقیقی با عناوین «هوستون استوارت چمبرلین»و «جنایت و شیطان پرستی یهودیت»و نیز
«نژاد میمون و یهودیت» ذکر نموده ام ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭﯼ که گفته شده که ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ، ﺩﺭ
ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺻﻼﺡ ﻧﻤﻮﺩ .
ﯾﻬﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺱ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻠﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﯾﺐ ﻣﻠﺖ ،ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﻭ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺪﻫﺪ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﻭ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺐ ﺩﺍﺩ.
ﻧﻤﺎﺩﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺁﺭﯾﺎﺋﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻣﺮﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ، ﺁﺩﻭﻟﻒ ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺩﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﮑﺎﺭ ﻣﯿﺮﻓﺖ برای مثال مانند
نمادهای سازمانهای « اس اس و گشتاپو »ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺳﻬﺎ ﻭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﻭ ﺧﺎﺋﻦ ، به روس و اسرائیل اطلاع دادند و ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ، ﺍﺻﻞ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﮑﻮ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺭﻭﺱ ﺑﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ، ﻫﻤﻪ ﻧﻤﺎﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ نتواند ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﺑﺎ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﮐﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﮐﻨﺪ ، ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ .وقتی روس با موافقت اسرائیل در شاهنامه فردوسی دست برده و لغات مهم آنرا تغییر داده اند برای از بین بردن ملتی بوده و کلمه «رستم»همان نامی بوده که تغییر کرده است وآنرا«روس تم»نیز نامیده و توطئه روسی-صهیونیستی در شاهنامه حکیم ابولقاسم فردوسی را ساخته اند و میخواهند بگویند که قهرمان اسطوره های آریایی یا ژرمنیک ایرانیان ، از روسها و یهودیان بوده که هویت آریایی یا ژرمنیک شاهنامه و هر شاهنامه ای که در ادامه شاهنامه فردوسی نوشته شده را از بین ببرند. با تحقیق در اسطوره های آریایی یا ژرمنیک مربوط به رایش های (امپراتوری های آریایی یا ژرمنیک)آلمان و سوئد مشاهده میشود که برای اولین بار نام قهرمان اسطوره های آریایی یا ژرمنیک از لقب کورش هخامنشی گرفته شده که «فرید ون»درج شده که در اسطوره های ژرمنیک رایش آلمان« زیگ فرید» یاSiegfried بوده و در اسطوره های آریایی( اسکاندیناوی) رایش سوئد «زیگ اورد»یا Sigurd بوده است لقب
کورش کبیر با تحقیق در اسطوره های آلمانی و سوئدی از دو کلمه «فرید»Friedو«اورد»urdتشکیل میشده که کلمه صحیح «فریدورد»میباشد و در مورد کلمه زیگ یاSieg که بزبان آلمانی بمعنای آن پیروزی بوده که رایش های ایران و آلمان و سوئد داشته و یهودیت یا همان روسها و صهیونیسها از آن پیروزی هراس داشته اند و آن کلمه را از زبان فارسی حذف کرده و در عوض آن کلمات«پیر روزی»را با هم یکی
کرده اند که این ملت چیزی بنام « پیروزی های باشکوه و مهم باستانی» را درک نکند و بدنبال احیای اتحاد آریایی یا ژرمنیک با ملتهای برادر آریایی یا ژرمنیک نباشد ، کلمه Pool بمعنای قطب شمال(آریایی)و از زبان هلندی بوده ،
ولی کلمه «قطب»کلمه ای اسلامی میباشد که بمعنای ستاره ای ثابت میباشد که از روی آن قبله شناخته میشود ، کلمه«کمپ»یا Kamp بمعنای
نبردهای باشکوه و مهم در شاهنامه فردوسی بوده و از زبان سوئدی میباشد که روسها و صهیونیستها آنرا نیز تغییر داده اند که در جهت همان توطئه دوری
ملتهای آریایی یا ژرمنیک از یکدیگر و متفاوت شدن لغات اسطوره های آریایی یا ژرمنیک از یکدیگر میباشد و از همان سیاستها پیروی کرده اند .برای مشخص
نمودن تغییر لغات اسطوره ای در شاهنامه فردوسی ،بایستی لغاتی را که در جهت متحد شدن ملتهای آریایی یا ژرمنیک بوده ، دقت نمود ، چون آن کلمات مهم
و نیرومند در اسطوره های رایش های سوئد و آلمان و ایران مشابه یکدیگر بوده ؛بنابر این ، میتوان با مطالعه اسطوره های رایش های سوئد و آلمان و یافتن کلمات مشابه و معادل آن کلمات در شاهنامه فردوسی ، کلمات مذکور در این اسطوره ها را بجای مترادف آنها در شاهنامه فردوسی و دیگر شاهنامه هایی که در ادامه و با هماهنگی با شاهنامه حکیم ابولقاسم فردوسی نگاشته شده است ، قرار داد که شاهنامه فردوسی شکوه و اهمیت گذشته خود را دوباره بدست آورد ، زمانی که حکیم ابولقاسم فردوسی کبیر ادعا نموده که سی سال رنج برد تا نژاد آریایی یا ژرمنیک را به زبان رایش ایران باستان ، ولی در زمان اسلامی ، زنده نمود بایستی لغات اسطوره های مقدس آریایی یا ژرمنیک رایش های سوئد و آلمان در نگاشتن شاهنامه بکار رفته باشد که در دوران باستان و اتحاد همه ملتهای آریایی در رایش های سوئد و آلمان و ایران استفاده میشده و شاهنامه فردوسی همان زبان پارسی بین المللی بوده که زبان رسمی ریک Rike)امپراتوری کبیر آریایی یا ژرمنیک)یا پهناورترین سرزمین تحت قلمرو رایش های آریایی یا ژرمنیک ، بوده و ملتهای آریایی یا ژرمنیک معنای
آنرا میدانسته اند .ملت قهرمان آریایی و مسلمان ایران میتواند با در نظر گرفتن دشمنی تاریخی روس و یهود با اتحاد ملتهای آریایی یا ژرمنیک و دین اسلام در جهان ، در این جهت حرکت نماید
و با دوستی با ملتهای گرامی سوئد و آلمان و ملتهای آریایی یا ژرمنیک اطراف آنها ، لغات مذکور را احیا نماید و زبان پارسی بین المللی را نیز در جهت همین اتحاد ملتهای آریایی یا ژرمنیک و اسلام عزیز میباشد ، احیا نماید که اسطوره های
آریایی یا ژرمنیک سوئد و آلمان و ایران که با یکدیگر ارتباط و آشنایی داشته اند نزدیکتر شوند و تشکیل یک اسطوره آریائیان را بدهند که این ملتها نیز تشکیل یک ملت متحد آریایی یا ژرمنیک را بدهند و رایشReich ها با هم یکی شوند و ریک Rikeآریائیان و مسلمانان و مسیحیان را بسازد و که همه خداپرستان مسلمان و مسیحی و آریائیان به زبانی واحد برسند و بتوانند با همان زبان واحد با یکدیگر صحبت کنند ، ضمنا مخالفان
این کشف ، طرح و تحقیقات روسها و صهیونیستها بوده اند که توطئه های روسی-صهیونیستی خود را از بین رفته می یابند.عده ای که از روسها و
صهیونیستها بوده اند با ورود لغات زبانهای اقوام آریایی یا ژرمنیک که قسمتی از ملت باشکوه و پر عظمت ایران بوده و ایرانی نژاد بوده اند در زبان فارسی مخالفت کرده اند و این اقوام ایرانی نژاد را بیگانگان مینامند ،
همان توطئه گران روس و صهیونیست ( بهائيان ) بوده که همان بیگانگان بوده اند و با ایرانیان دشمنی داشته و توطئه به انحراف کشاندن و تخریب لغات اصیل و تاریخی آریایی یا ژرمنیک در زبان فارسی را نسل در نسل داشته اند.
این همه یهودی و کولی های روس به چه جهت وارد ایران و سوئد و آلمان و کشورهای آریایی یا ژرمنیک اطراف آنها شده اند؟؟عده ای بی آبرو و کودتاچی تحت عنوان یهودیان و روسهای بظاهر مسلمان یا بظاهر مسیحی که خود را
اقلیتهای مذهبی نیز مینامند و توطئه گر و دشمن ملت آریایی و مسلمان ایران بوده اند به ایران آمده اند که در این کشور دزدی و جنایت کنند و بگویند که آبرو دارند ، ولی زمانی که مردم آنها را بشناسند دیگر برای این دشمنان مجالی
برای دزدی و جنایت نمی گذارند ، این یهودیان و روسهای بظاهر مسلمان درون مجلس و دولت که مسبب فتنه در کشور شدند هنوز هم مشغول توطئه و خیانت بر ضد ملت آریایی و مسلمان ایران میباشند از وابستگان به خاندانهای سلطنتی روسی-صهیونیستی و ساواکی ها
و استعمار گران بوده و همان بیگانگان بوده اند که سیاستهای روس و اسرائیل را در ایران دنبال میکنند ؛ این دولت یهود در ایران است که روسها آنرا اداره میکنند و كمونيسم حزب كمونيست روسيه و صهيونيسم حزب دمكرات امريكا همواره دو بازوی اسرائیل بوده اند (حتی در دوران جنگ سرد که همان دزدی از مردم بود که با جنایت نیز همراه بوده )که جمهوری اسلامی ایران نمی بایستی به این دولتها وفاداری
داشته باشد و آنها را تحمل نماید.لغات
اسطوره های اسکاندیناوی و گرمانیا(آلمان
کبیر باستانی Germania)بایستی در شاهنامه فردوسی احیا گردد ، چون این لغات بسیار مهم میباشند و مشابه همان لغات باشکوه اسطوره های رایش های سوئد و آلمان بوده و ملت قهرمان
ایران ، خود میبایستی با همکاری با ملتهای عزیز آریایی یا ژرمنیک سوئد و آلمان که ایرانی الاصل بوده اند با تحقیق و در نظر گرفتن شرایط ، کلمات مذکور را انتخاب نمایند و کلمات سوئدی با کلمات آلمانی در اسطوره های مذکور مشابه بوده است و جهت انجام این کار مهم و باشکوه که مورد علاقه ملت آریایی و مسلمان بوده ، نمیبایستی به سخنان دشمنان
تاریخی روسی و صهیونیستی ارزشی داد که هدف آنها به انحراف کشاندن این موضوع میباشد و حتی در فرهنگسرا ، در مشاغل دولتی جمهوری اسلامی ایران ، یهودیان روسی و یهودیان اسرائیلی توطئه گر بظاهر مسلمان با توطئه های روسی-صهیونبستی و بدون در نظر گرفتن تاریخ و فرهنگ و اشتراکات
ملتهای دوست و برادر آریایی یا ژرمنیک ،
سؤ استفاده هایی نموده اند و لغاتی جعلی را در جهت خواسته های اربابان روس و صهیونیست خود ساخته اند و کشور را از حرکت در جهت تاریخی ملت ایران و احیای مشترکات و علائق ملتهای آریایی یا ژرمنیک باز داشته اند که همین خیانت باعث ضعف ایران شده و حتی کلمات زبانهای روس و اسرائیل در نامگزاری واحد های تجاری در کشور مشاهده میشود که از کلمات بیگانگان
بوده ، که دشمنان تاریخی رایش (امپراتوری آریایی یا ژرمنیک)ایران و دین اسلام نیز بوده اند که معنای بیگانگان نیز همین است ؛ این دشمنان تاریخ و دین و فرهنگ که دشمنان نژادی نیز بوده اند را بیگانگان مینامیم ؛ در ضمن ، از یک طرف سیاست روسی -صهیونیستی ارتباط ایران با روسیه و چین ، و از طرف دیگر ارتباط آلمان و سوئد با اسرائیل و آمریکا ، که ملتهای هم نژاد و برادر آریایی یا ژرمنیک با هم به اتحاد نرسند و روس ها و صهیونیستها تعیین نمایند که چه کشورهایی با هم رابطه نزدیک داشته باشند و چه کشورهایی از یکدیگر دور بمانند که در سیاستهای توطئه گران روس و صهیونیست در سمتهای دولتی جمهوری اسلامی ایران درخرید کالاهای صنعتی و فرهنگی از کشورهای چین و روس( و فرانسه )که فرهنگ یهودیت را به ایران می آورند و تبلیغ برای آن مشاهده شده است ،ولی از سوئد و آلمان و کشورهای آریایی یا ژرمنیک اطراف آنها کمتر فیلمی خریداری شده است که فرهنگ آریایی یا ژرمنیک در ایران از بین برود و فرهنگ فاسد یهودیت غالب باشد و این همان خیانتی است که بوسیله یهودیان بظاهر مسلمان و کولی های
روس (بهائيان) یا همان بیگانگان که با توطئه ها و حیله هایی به مشاغل مهم دولتی دست یافته اند انجام شده است، بیگانگان را نمیبایستی به درون
مشاغل دولتی راه داد .

رژه نيروهاى با ارزش و افتخار افرين المان ناسيونال سوسياليست در مسكو

با وجود اينكه وهرماخت Wehrmacht ستاد مشترك نيروهاى مسلح المان توانست يك سوم از روسيه و يك سوماز مسكو را به تصرف در اورد ، ولى دولت امريكا بكمك دولت كمونيستى و صهيونيستى شوروى يا Soviet Union امده بود و با اشغال ايران و ناميدن ايران بعنوان "پل پيروزى" ، توانست انبوه سلاح و تجهيزاتپيشرفته جنگى را به مسكو كه در حال سقوط بود ، برساند تا كمونيست ها و صهيونيست هاى روسيه علاوه برجنگ با ارتش المان ناسيونال سوسياليست بتوانند ديگر كشورهاى اروپاى شرقى و نيز استان هاى سوئد را نيزاشغال كنند و در ان منطقه خرابكارى نمايند و زمين هاى كشاورزى ان نواحى را بنام جاسوسان روس كنند وعده اى از جاسوسان خود را در جنگلهاى سوئد مستقر نمايند كه در اينده وارد احزاب و پارلمان سوئد شوند وان كشور را اداره نمايند. سياست ها در ان زمان براى انتقام طرح شده بود و به همين دليل ، روس ها به تلافىاينكه نيروهاى وهرماخت المان ناسيونال سوسياليست يك سوم از روسيه و يك سوم از مسكو را تصرف كردهبودند ، يك سوم از خاك مقدس اريايى المان و يك سوم از برلين را تصرف نمودند كه موازى با المان ، كارى راانجام داده باشند و روس ها به تلافى رژه نيروهاى وهرماخت كه حتى در صورت پيروزى نيروهاى وهرماختالمان در مسكو انجام ميشد با نيروهاى كمونيست و صهيونيست شوروى در برلين رژه رفتند. خيانت امريكا درجنگ جهانى دوم باعث شد كه احزاب همسنگ روس ها در ايالات متحده كه كمونيستى و صهيونيستى و از نژادهمان كمونيست ها و صهيونيست هاى روسيه بودند انبوه سلاح را به روس ها دادند ، بجاى اينكه ان سلاح ها رابه وهرماخت خداپرست و با صلاحيت المان ناسيونال سوسياليست تحويل دهند كه المان در جنگ پيروز شود وخوشحالى همه ملت هاى مستقل جهان را مشاهده كنيم و نظم نوين جهانى با استعداد مردم خداپرست اريايىيا ژرمنيك شكل بگيرد و سرقت ثروت كشورها و دزدى از دارايى هاى مردم بوسيله اخزاب كمونيست وصهيونيست در كشورهاى اروپايى و ايالات متحده و ديگر كشورها و حتى روسيه انجام نشود و بايد گفت كهامريكا يك كشور بى صلاحيت در رهبرى جهان ميباشد و اكثر اعضاء حزب كمونيستى و صهيونيستى دمكراتامريكا ، عده اى حرامزاده و بى اصل و نصب و از اعضاء "سازمان اطلاعات و جنايت" يا سازمان مافياى يهودو اسرائيل بوده اند و لياقت داشتن حزب تداشته اند كه با كمونيست ها و صهيونيست ها در سرقت ها و جناياتبر ضد مردم در هر كشورى همكار بوده ند. احزاب مافيايى كمونيست و صهيونيست و احزاب همكار انها كهاكنون در كشورهاى اروپايى و روسيه و امريكا نيز ميباشند در زمان جنگ جهانى دوم ، يك ميليون نفر از گردانهاى حفاظتى امنيتى كه نظارت بر جنگ را بعده داشته و اسرار سازماندهى وهرماخت المان را ميدانستند و بهاسارت در امده بودند را با ندادن غذا بقتل رساندند كه ارتكاب جنايت جنگى محسوب ميشود كه اينجانب باتحقيق درباره چگونگى سازماندهى وهرماخت و تنظيم نمادهاى سازمان ها و گردان ها كشف نمودم كه اينامور بوسيله اصل كناب شاهنامه فردوسى ميسر شده بود كه پس از جنگ جهانى دوم و اشغال كشور ، از موزهپارس در تهران به موزه مسكو در روسيه برده شد از طرفى ، روس ها و يهوديان كافر ، مردم خداپرست المان رااز ايالات پروسياى شمالى و جنوبى ( كه قسمتى از كشور المان بود ) عمدا در زمستان از كشور خود بيرونراندند و منازل و اموال انها را تصرف كردند و 2 ميليون نفر از مردم اريايى يا ژرمنيك در جنگل ها و مسير رفتنبه كشور المان از سرما كشته شدند ؛ بنابر اين ، احزاب مافيايى كمونيستى و دمكراتيك يا صهيونيستى در اروپاو ايالات متحده و هر كشورى بايد از بين بروند و احزاب مورد علاقه مردم بجاى انها وارد دولت ها شوند. مردمبايد بدانند كه نيروهاى المان ناسيونال سوسياليست در جنگ جهانى دوم بر عليه استعمارگران كمونيست وصهيونيست و براى سرزمين خود جنگيدند و اشخاصى در جريان ان جنگ جان خود را از دست دادند ، ولىاستعمارگران روس و يهود در پايان ان جنگ ، مردم بى دفاع المان را از خانه ها و ايالات المان بيرون كردند و يكميليون اسير اريايى يا ژرمن را نيز بقتل رساندند كه جنايت بر ضد بشريت نيز بوده است و ماهيت مافياى يهودو جنايتكاران كمونيست را اثبات مينمايد كه بايد محكوم شوند. از طرفى ، جهاد جوانان المانى براى ارمان هاىرهبر انقلاب المان ناسيونال سوسياليست و دين اسلام شيعه و امام زمان ( ع ) موجب شد كه مردم عزيز اريايىو خداپرست المان با تقديم 10 ميليون شهيد در جنگ جهانى دوم ، جوانان بسيارى را در راه اهداف اسلام واريائيان اهدا نمايد كه در مطلب : هيتلر ، جهاد و اسلام مطالب بيشترى ذكر شده است.

تفاوت نماد درجات سپاه و درجات حفاظتى امنيتى

جهت درجات ستوان سوم و ستوان دوم و ستوان يكم و سروان و سرتيپ و سر لشكر و سپهبد و ارتشبد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، بهتر است نشان ستاره ( هشت پر ) بكار نرود زيرا علائم نظامى معناى مهمى دارند كه وقتى ستاره بر روى شانه باشد بمعناى ان است كه ان نيروهاى نظامى بايد مشهور باشند و همه ، شهرت انها را بشناسند مانند نيروهاى ارتش كه بايد بخاطر شهرتشان مهم باشند و نگهبانى و اداره دژبانى ارتش بايد عضو سازمان بسيج باشند زيرا كه امنيت ارتش بايد بسيار مهم تلقى شود و درجات حفاظتى امنيتى در ارتش وجود داشته باشد ، ولى وقتى كه بجاى نشان ستاره ، نشان صليب دفاع اريايى كه متعلق به دين حنيف توحيد و اسلام نيز بوده و در ارتباط با امام زمان نيز ميباشد كه در قران كريم به ظهور ان حضرت اشاره شده است : سوره مريم ، ايه 32 ميفرمايد : "و سلام حق بر من است روزى كه بدنيا امدم و روزى كه از جهان بروم و روزى كه باز زنده و بر انگيخته شوم." ، بر روى شانه باشد بمعناى ان است كه نيروهاى نظامى سپاه بايد براى ظهور امام زمان تلاش كنند و ان صليب بر روى شانه ، علامت تعلق نيروهاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به امام زمان ميباشد و نيروهاى نظامى سپاه بايد بخاطر خدمتشان مهم باشند و نيروهاى سازمان بسيج نيز بايد همان درجات و نشان هاى حفاظتى امنيتى را داشته باشند كه درجات بر روى شانه و نشان ها در دو طرف يقه لباس فرم نصب ميشود و علاوه بر ارم دولت ، ارم سازمان نيز بر روى كلاه ميباشد در قسمت بالاى جلو كلاه ارم دولت و در قسمت وسط در زير ان ارم پليس مخفى كه نماد اسكلت بوده ميباشد كه بمعناى انسانى است كه چهره او مشخص نيست كه در سازمان مشابه در المان ناسيونال سوسياليست چنين بود و بايد دانست كه علامت مواد سمى و يا مواد خطرناك ، علامت ضربدر مشكى درون كادر مربع با زمينه نارنجى و يا رنگ هاى ديگر بوده و نماد اسكلت كه ارم پليس مخفى بوده نبايد بخاطر سياست هاى رژيم صهيونيستى بجاى علامت مرسوم بكار رود. نماد اس اس نيز علامت سازمان حفاظتى امنيتى ميباشد كه با سازمان پليس مخفى همكارى داشته اند و در بسيارى از مناطق جهان با سازمان مافياى يهود و جنايتكاران صهيونيستى درگير بودند و مردم را راهنمايى ميكردند كه كمونيست ها و صهيونيست ها نتوانند ثروت كشورها يا بيت المال را غارت كرده و دارائى هاى مردم را بدزدند و به همين دلايل ، در بسيارى از كشورها محبوبيت داشتند و مردم با انها دوست بودند در ضمن ، نيروهاى سازمان پليس مخفى ايالتى و سازمان حفاظتى امنيتى المان ناسيونال سوسياليست حق داشتند كه يهوديان را در هر كشورى محاكمه و مجازات كنند زيرا كه بسيارى از يهوديان از افراد سازمان اطلاعات و جنايت يا همان سازمان مافياى يهود و اسرائيل بوده اند و با اسرائيل نيز روابط محرمانه داشته اند اينجانب اين تحقيقات و شواهد را به اطلاع دولت وقت جمهورى اسلامى ايران رساندم و ميدانيم كه پس از ان ، افراد مافياى يهود و اسرائيل در دولت و مجلس و مشاغل مهم دولتى و حتى نظامى و اطلاعاتى و امنيتى به دستور سازمان موساد در كشور ، گروگانگيرى كرده اند كه مقامات دولتى در اين موارد صحبت نكرده اند و از وسايل ارتباط جمعى نيز مطالب مهم پخش نشده است و مشخص است كه در سازمان صدا و سيما نيز افراد مافيا در مشاغل مهمى قرار دارند و ميتوان اين افراد را شناسايى كرد زيرا كه از فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار و همچنين از اعضاء گروهك هاى ضد انقلاب و وابسته به سازمان اطلاعات و جنايت يا همان سازمان مافياى يهود و اسرائيل بوده اند كه هويت گروهك هاى ضد انقلاب را افشا مينمايد كه مردم در مورد انها چيزى نميدانستند و انها را مردمى ميپنداشتند كه مطالب نامه هاى اينجانب را نيز بسرقت برده اند و در اين مورد نامه هايى را به مقامات جمهورى اسلامى ايران فرستاده ام و شكايت كرده ام. لباس ها و درجات سازمان پليس مخفى و سازمان اس اس يكى بوده ، ولى رنگ لباس ها با هم تفاوت داشته و اين درجات و نشان ها با درجات و نشان هاى معمول نيروهاى نظامى و پليس تفاوت دارد و پيشرفت درجات و نشان هاى نظامى و پليس در موارد حفاظتى امنيتى محسوب شده و جهت نيروها و مقامات امنيتى نظامى و پليس مخفى ميباشند كه توسط دانشمندان نظامى المان طراحى و ارائه شد و اين درجات و نشان ها ، افتخارى براى سازمان پليس مخفى ايالتى ( وزارت اطلاعات ) و سازمان حفاظتى امنيتى ( سازمان بسيج ) و نيز نظامى امنيتى ( ادارات حفاظت اطلاعات و دژبانى ارتش و اداره اطلاعات سپاه و اداره اطلاعات نيروى انتظامى يا پليس ) در هر كشورى ميباشد و ميتواند براى سازمان ها و ادارات ذكر شده بكار رود كه در زمان جنگ ، ميتوانند نيروهاى بيشترى را از سازمان بسيج بگيرند و در المان ، اين نيروهاى سازمان حفاظتى امنيتى با سلاح هاى پيشرفته مجهز شدند كه بر امور جنگ نيز نظارت ميكردند كه جبهه ها بخوبى اداره شود و سازماندهى دقيق تا خط مقدم انجام شود كه از درون سازمان پليس مخفى ايالتى ( وزارت اطلاعات ) بدانند كه در كدام منطقه و جبهه و خط مقدم چه امور و كارهايى مورد نياز ميباشد و ساخت زپلين هاى ( Zeppelin يا تسپلين بزبان المانى ) كوچك واكنش سريع چند موتوره پرسرعت و نيرومند كه داراى باله هايى جهت پرواز و تحمل حمل بار و تجهيزات و بالن قويتر از زپلين هاى تاكنون ساخته شده باشد و نوك بالن از دو طرف در حد ضد گلوله باشد و شيب بطرف نوك در حدى باشد كه گلوله در زمان برخورد ، در زاويه نفوذ به بالن قرار نگيرد و اين زپلين نظامى مانند پهپاد داراى تجهيزات پيشرفته رادار و موشك و اسلحه اتوماتيك نيز باشد و امادگى ارسال تحهيزات و واكنش سريع در جبهه هاى مختلف را داشته باشد ، زپلين واكنش سريع تاكنون در هيچ كشورى ساخته نشده و براى اولين بار در جهان ميتواند در جمهورى اسلامى ايران ساخته شود در ضمن ، سازمان اس اس در المان ، تمام جبهه ها را تحت نظر داشت و نبردى را به وسعت جهان اداره ميكرد و همچنين ، قسمتى از نيروهاى سازمان بسيج بايد داراى نيروهاى نظامى امنيتى مسلح زمينى و هوايى و دريايى با تجهيزات پيشرفته باشد كه در زمان جنگ يا عمليات واكنش سريع ، امادگى عملياتى تبديل شدن به همان سازمان واكنش سريع نظارت بر جبهه هاى نبرد را داشته باشد كه سازماندهى مجدد كه زمان و فرصت را به هدر ميدهد مورد نياز نباشد و اين بمعناى افتخار مردم مسلمان و اريايى ايران نيز ميباشد كه چنين نيروهاى بسيج حفاظتى امنيتى و اگر لازم باشد يك سازمان پر قدرت بسيج نظامى امنيتى را نيز بتواند سازماندهى نمايد همچنين ، مقامات سازمان بسيج بايد از سازمان پليس مخفى ايالتى ( وزارت اطلاعات ) كه سياسى امنيتى بوده كه رهبرى از امور مهم مطلع شوند ، باشند و اموزش هاى حفاظتى امنيتى پليس بايد به نيروهاى مخلص بسيج داده شود و اعضاء اداره حفاظت اطلاعات و دژبانى و نگهبانى ارتش و اداره اطلاعات نيروى انتظامى يا پليس و اداره اطلاعات سپاه ، عضو سازمان بسيج نيز باشند و حفاظت و امنيت و نگهبانى كل جمهورى اسلامى ايران را بعهده گيرند و همچنين ، اين سازمان همان سازمان حياتى و مهمى بود كه در المان وجود داشت كه توطئه عمليات تروريستى انفجار حزب جمهورى اسلامى كه در ايران انجام شد ، مشابه همبن توطئه عمليات تروريستى كه بوسيله همان عوامل "سازمان اطلاعات و جنايت" يا مافياى يهود در المان بر ضد حزب ناسيونال سوسياليست نيز اجرا شد ، ولى نيروهاى تيزهوش سازمان اس اس انفجار را به تأخير انداختند و زمانى كه اعضاء حزب از ساختمان خارج شدند انفجار بوقوع پيوست و كسى در ساختمان نبود و هيچكس صدمه اى نديد و در ضمن ، سازمان پليس مخفى ايالتى كه همان سازمان پليس سياسى بوده بايد در جمهورى اسلامى ايران نيز وجود داشته باشد تا به جرايم ترورهاى سياسى و عمليات تروريستى و سرقت اموال و دارايى هاى مسلمانان با مقاصد سياسى اسرائيل كه بوسيله اعضاء گروهك هاى ضد انقلاب و فرزندان و فاميل هاى نسبى يهودى بهائى بظاهر مسلمان انها كه درون دولت و مشاغل مهم دولتى بوده و مرتكب شده اند رسيدگى نمايد ، مهم اين است كه وزارت اطلاعات نبايد يك وزارتخانه باشد ، بلكه بايد يك سازمان پليس مخفى باشد زيرا وقتى وزارت اطلاعات وزارتخانه باشد نيروهاى ان در همه اركان دولت پخش شده اند و باعث شده كه نتوانند وظيفه خود را به درستى انجام دهند ، ولى زمانى كه بك سازمان باشد بايد با سازمان بسيج همكارى كند و نيروهايش رؤساى نيروهاى سازمان بسيج ميشوند و بسيج براى اين سازمان پليس مخفى ، كار انجام ميدهند و سازمان پليس مخفى ميتواند بكمك سازمان بسيج ، حفاظت و امنيت و نكهبانى جمهورى اسلامى ايران را دقيق بعهده ميگيرد كه كشف و تحقيقات اينجانب در زمينه حفاظتى امنيتى و نيز نظامى امنيتى و سياسى امنيتى ميباشد.
از : شاهرخ شهيمى

سازمان اطلاعات و جنايت

سازمان مافياى يهود همان سازمان اطلاعات و جنايت سازمان يافته بوده كه توسط رژيم اسرائيل اداره ميشود و سازملن پليس سياسى رژيم اسرائيل بوده كه اعضاء ان براى جنايت نيز سازماندهى شده اند و موازى با سازمان موساد ميباشد و حتى بودجه محرمانه و پول هاى مخفيانه به ان اختصاص ميداده اند و فقط اشخاص يهودى نژاد را بعنوان اعضاء رسمى خود ميپذيرند ، ولى اگر كسى كه از مردم ميباشد به عضويت اين سازمان در ايد با روش هايى با ان شخص همكارى كرده و توطئه قتل او را نيز دارند كه اسرار انها حتى در دراز مدت نيز فاش نشود به همين علت بود كه اين سازمان مافيا كه يكى از سازمان هاى يهوديت بوده پس از همكارى با ايت الله هاشمى رفسنجانى ( ره ) كه در جهت راحتى زندگى و وضع اقتصادى مردم مسلمان و اريايى ايران بود توسط اعضاء يهودى نژاد ان سازمان كه در دولت جمهورى اسلامى ايران نيز بوده ، رئيس جمهور وقت را در توطئه اى ؛ كه اعضاء يهودى بهائى ان سازمان ، بتوانند مرتب با بهانه هايى در مورد ايشان تبليغات نمايند ، در استخر خفه كردند كه اگر سياستمدارى را با چنين روشى از بين ببرند بمعناى ان است كه اسرار مهمى را افشا كرده بود كه درباره سرقت از كشف ها و تحقيقات مهم علمى و طرح هاى بينظير و باارزش اقتصادى و تئورى هاى مهم اقتصادى و سياسى و نظامى اينجانب و نظرات بكر در ارتباط با انها نيز بوده است و خائنان و جاسوسان مافياى يهود كه از مقامات موساد بوده را ميشناسيم كه حتى با رئيس جمهور سابق نيز فاميل شده اند كه ممكن است روزى ايشان را نيز در توطئه اى بقتل برسانند و عده اى ديگر از اين خائنان و جاسوسان يهودى بهائى ، مطالبى از اين قبيل كه با توهين درباره ايت الله هاشمى رفسنجانى پخش ميكرده را درباره اقاى دكتر احمدى نژاد نيز با روش هايى پخش كنند و چنين تبليغاتى بوسيله جاسوسان سازمان هاى مافيايى كمونيستى و صهيونيستى ادامه يابد كه اين همان روش اداره كردن مستعمره بوسيله اعضاء سازمان موساد ، كه از اعضاء ان سازمان اطلاعات و جنايت نيز بوده اند ، ميباشد كه با پرداخت پول و رشوه به اشخاص يهودى نژاد بظاهر مسلمان كه از باند خودشان هستند در اداراتى مانند اداره اگاهى و اطلاعات ، رسيدگى سياسى مناسب به پرونده قتل ايشان را كند كرده اند زيرا كه سازمان موساد با پرداخت پول و رشوه ، امور جنايت سياسى را انجام ميداده و باند قاتلان سازمان موساد در درون مشاغل دولتى را ميتوان شناسايى كرد و باند سرقت و جنايت سازمان يافته در مشاغل دولتى در ارتباط با همان اشخاصى بوده اند كه پول و رشوه داده اند كه پرونده قتل يك رئيس جمهور زمان جنگ بى سرو صدا بسته شود كه با صهيونيسم بين الملل و گروهك هاى كمونيستى و صهيونيستى درگير بود و دشمنانى داشته كه درون دولت و مشاغل مهم دولتى نيز بوده اند كه از همان فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجار بوده كه بايد شناسايى شوند و موارد بسيار مهمى مانند پيگيرى سياسى و جنگ سرد جنايتكارانه سازمان مافياى كمونيستى و صهيونيستى يهود از موضوع گروه هاى تحقيق كيفرى و سياسى ، محو گردد ؛ بنابر اين ، ما موضوعات مهمى را ميدانيم كه با پرداخت رشوه هاى كلان ، مسائل مهم به فراموشى سپرده شود و با تضعيف اين موارد قابل پيگيرى ، ديگر رسيدگى باقى نماند و ما حتى روند توطئه هاى كمونيستى و صهيونيستى در رسيدگى را نيز ميدانسته و همچنين ، لازم به ذكر است كه اين پيگيرى در ارتباط با سرقت از كشف ها و تحقيقات مهم علمى و طرح هاى بينظير و باارزش اقتصادى و تئورى هاى مهم اقتصادى و سياسى و تظامى اينجانب و نظرات بكر در ارتباط با انها بوده كه از سال ١٣٧٣ تا ١٣٧٨ از هلند و سپس از المان به صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران در تهران ارسال كردم و سفارش نمودم كه به دولت جمهورى اسلامى ايران تحويل داده شود كه در دوران رياست جمهورى ايت الله هاشمى رفسنجانى ، نامه هاى اينجلنب به اطلاع ايشان ميرسيد و امور با جديت در جهت پيشرفت هاى بزرگ در جمهورى اسلامى ايران ، در مجلس شوراى اسلامى به تصويب ميرسيد و در كشور اجرا ميشد و در راديو و تلويزيون و مطبوعات تبليغات پر سر و صدا داشت كه پيشرفت هاى بسيارى بدست امد ، ولى در طرح و توطئه خصوصى سازى يهوديان بهائى در مجلس ششم كه از اعضاء مافياى يهود بوده ، طرح هاى بسيار مهم و باارزش اقتصادى اينجانب را نيز بهمراه طرح ها و صنايع دولتى ، خصوصى سازى كردند و به اعضاء احزاب يهوديان بهائى اصلاح طلب و فاميل هاى انها كه فاميل هاى نسبى ساواكى هاى سابق و اداره امنيه قاجاريه كه همان مأموران سازمان مافياى يهود بوده فروخته شدند و ساواك نيز مانند اداره امنيه قاجاريه يك سازمان مافيايى بود كه پر از يهوديان اسرائيلى بود ، طرح هاى خصوصى سازى شده دولتى حاصل اجراى مطالب كشف و تحقيقات و طرح ها و تئورى ها و نظرات بكر نامه هاى اينجانب بوده و ميتوان گفت كه بسرقت رفته است و با پرداخت همان رشوه ها پيگيرى نشده است و بمعناى ان است كه موضوع قتل اقاى هاشمى رفسنجانى در ارتباط با موضوعى بسيار مهم و بين المللى و در ارتباط با مطالب بسيار مهم ذكر شده در نامه هاى اينجانب ميباشد كه جاسوسان مافياى يهود نميخواهند كه مردم عزيز مسلمان و اريايى ايران ان خاطرات را دوباره داشته باشند كه نابغه اى امده است و اين موضوع مهم و حياتى براى اين مردم عزيز را با پرداخت رشوه به جاسوسان مافياى يهود در دولت و مقامات دولتى در توطئه سكوتى كه اسرائيلى بوده ، نگاه داشته اند اين يهوديانى كه در مشاغل مختلف دولتى هستند و خود را بظاهر مسلمان تشان ميدهند اصلا مسلمان نبوده اند بلكه خود را به دروغ ، مسلمان معرفى كرده اند وقتى توطئه سكوت از بين برود و امور مهم در ارتباط با طرح هاى اينجانب افشا شوند ، مردم عزيز ميفهمند كه چه كارهاى عظيمى در كشور ، پنهان نگاه داشته شده كه اگر افشاگرى شود خبر ان كارهاى بينظير تا انسوى جهان پخش ميشود و حيرت جهانيان را بر خواهد انگيخت به همين دليل ميباشد كه سازمان هاى مافياى يهود با پرداخت رشوه ، مانع معرفى اينجانب شده اند كه اين جاسوسان همان خائنانى بوده اند كه نامه هاى اينجانب را سرقت كرده اند از طرفى ، اكنون كه بظاهر در زمان صلح هستيم در واقع همان زمان جنگ است كه با روش هاى جاسوسى و گروگانگيرى ، پخش ويروس كرونا بوسيله اعضاء پليس مخفى اسرائيل يا همان سازمان مافياى يهود با ملايمت اجرا شده و با روش هايى كه اداره اگاهى و اطلاعات از موارد مشابه اطلاع دارند ايت الله هاشمى رفسنجانى را از بين بردند كه جنگ سرد نيز ناميده ميشود و سازمان مافياى يهود هر كسى را كه بر ضد صهيونيسم صحبتى كرده يا مطلبى نوشته ، بر طبق قوانين اسرائيل به جرم سياسى محكوم ميكرده و گروگانگيرى ميكرده اند و حتى خانواده و بستگان ان شخص را نيز به گروگان گرفته كه اين گروگانگيران در دولت و مشاغل مهم دولتى در جمهورى اسلامى ايران نيز ميباشند ، ولى ممكن است مردم مسلمان و اريايى ايران ، انها را نشناسند كه همان فاميل هاى ساواكى هاى سابق و نيز اداره امنيه قاجار بوده اند در ضمن ، اگر دولت جمهورى اسلامى ايران ميخواهد منتظر بماند تا رژيم اسرائيل به او بگويد كه چه زمانى زمان جنگ ميباشد يعنى دولت مرده است كه رژيم اسرائيل اين حرف را او بزند ؛ بنابر اين ، اگر بخواهيم بنشينيم و ببينيم كه چه ميشود كه يعنى باخته ايم. وقتى بعضى اشخاص ميگويند كه اينجانب طورى صحبت ميكنم كه انگار زمان جنگ است ، اين اشخاص انگار ، اصلا نميدانند كه در چه زمانى هستيم و جاسوس بهائى بظاهر شيعه همين است كه ميخواهد به مردم بگويد كه هيچ خبرى نيست تا زمانى كه اسرائيل به او بگويد كه چه خبر است كه اين اشخاص همان مأموران سازمانهاى مافياى يهود هستند. تعدادى از سران سازمان اطلاعات و جنايت يا سازمان مافياى يهود و اسرائيل اعضاء رژيم و پارلمان اسرائيل بوده كه از احزاب كمونيست و صهيونيست و يهوديانى كه لباس مذهبى يهود را ميپوشيده اند ، تشكيل شده اند و تعدادى ديگر از سران مافيا ، اعضاء احزاب كمونيست و دمكراتيك يا همان صهيونيست در كشورهاى اروپايى و ايالات متحده همكاران سران مافياى رژيم اسرائيل بوده اند و اين سازمان اطلاعات و جنايت كمونيستى و صهيونيستى در كشورهاى اروپايى و ايالات متحده و در ديگر كشورها و نيز در جمهورى اسلامى ايران كه احزاب اصلاح طلب بوده با سرقت از ثروت كشورها يا بيت المال و دزدى از دارايى هاى مردم ثروتمند شده اند كه بايد اموال و دارايى هاى بسرقت رفته را از انها باز پس گرفت.

ايت الله هاشمى رفسنجانى و همكارى با نابغه

در ابتدا بايد مراقب توطئه عكس گرفتن اشخاص يهودى بهائى اسرائيلى يا همان اصلاح طلبان با مسئولين باشيم زيرا همان كسانى كه با ايت الله رفسنجانى ( ره ) عكس گرفتند در واقع همان جاسوسان سازمان موساد و قاتلات حرفه اى بودند كه پس از ان ، ايشان را در توطئه اى از قبل طرح شده ، در استخر كاخ سلطنتى بقتل رساندند كه بهانه اى براى گزافه گويى داشته باشند و پس از ان ، با همان توطئه عكس ، خود را از دوستان ايشان نشان دادند كه ادارات اطلاعات و اگاهى به انها شك نكنند ... . مواظب باشيد ... . اكنون نيز همان توطئه گران اسرائيلى در پيج هاى باصطلاح طرفدارى از اقاى دكتر احمدى نژاد ، بر ضد ايت الله رفسنجانى ( ره ) تبليغات دارند و توهين را اساس تبليغات خود قرار داده اند زيرا كه ايشان در زمان رياست جمهورى خود در سالهاى ١٣٧٣-٧٤ با اينجانب بسيار همكارى كردند و به مجلس و دولت بعدى نيز گفتند كه وقتى كه اينجانب به ايران بيايم حتما شغل مناسب دولتى به اينجانب شاهرخ شهيمى بدهند و حق كشف و مالكيت معنوى را در مجلس شوراى اسلامى بتصويب برسانند كه دشمنى جاسوسان موساد را با ايشان بيشتر كرد و رئيس جمهور وقت ، هر كشف و طرح اينجانب را كه از هلند به دولت جمهورى اسلامى ايران ارسال ميشد دستور ميدادند كه در مجلس بتصويب برسد و اعتماد كامل به اينجانب داشتند و بسيارى از كشف ها و تحقيقات مهم علمى و طرح هاى گسترده اقتصادى و بينظير و تئورى هاى مهم سياسى و اقتصادى و نظامى و نظرات بكر در ارتباط با انها كه از انروز تا كنون در جمهورى اسلامى ايران جهت پيشرفت كشور باجرا در امده متعلق به اينجلنب بوده است و تاكنون با دولت در تماس هستم .، ولى در توطئه اسرائيلى گروگانگيرى اينجلنب ، بهانه اى شد كه جاسوسان موساد در مشاغل مهم دولتى كشور ، شغل مناسب دولتى به اينجانب ندهند كه اين خيانت به مردم مسلمان و اريايى ايران ميباشد كه جمهورى اسلامى ايران مانند مستعمره اسرائيل اداره شود.

فلسفه دینی امانوئل کانت

امانوئل کانتImmanuelKant که مهمترین فیلسوف بعد از ارسطو بوده معتقد بود که ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺣﻖ ﺯﯾﺴﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ،چون توطئه ای در یهود بوده که یهودیت یا همان روسها و یهودیان ،
زندگی خود را در نابودی دیگران میدانسته اند و این بمعنای نابودی جهان میباشد .امانوئل کانت ، این بزرگ مرد آریایی یا ژرمنیک کسی بود ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ که ﻣﺬﻫﺐ ﯾﻬﻮﺩ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺻﻼ ﺩﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ و ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ جماعت ﻣﺘﻘﻠﺐ و فاسد ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ و یهودیان را مانع روند پیشرفت اصولی و مطابق با شرع جوامع میدانست و در حقیقت ، مبنای نظریات فلاسفه و هشدار آنها به همه مردم در مورد یهود ، وجود دزدها و
جنایتکاران یهود و روس در زندگی عموم و در همه جوامع میباشد. در فلسفه اسلامی ، در قرآن بر علیه قوم یهود و لوط(روس)مطالبی آمده است و همچنین مانند فلسفه مسیحیت ، در مورد یهود
کلمات «فرزندان شیطان »یا همان «اولیاء الشیطان»بکار رفته است که تحقیق در این مورد موجب پیشرفت فلسفه
اسلامی نیز میشود که دشمنان دین مبین اسلام و نیز ایران را بطور واضح بشناسیم و این مبنایی برای شناخت فلسفه اسلامی میباشد ، چون یهودیت یا همان روسها و یهودیان تبلور ارواح شیطانی در گوشت و خون هستند که با هر توطئه ای از جمله «یهودیان بظاهر مسلمان ، یهودیان بظاهر مسیحی
و یهودیان بظاهر زرتشتی » در جامعه ما حضور دارند و مشغول سرقت جنایت ، اعمال تروریستی ، جاسوسی ، خرابکاری
و جعل سکه و اسکناس بوده اند و نیز آنها مسبب هر مشکلی هستند که بوجود آمده و در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و نیز دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان توطئه های مشابهی اجرا شده که همان کمونیستها و صهیونیستها در همه این توطئه ها و انفجارهای تروریستی دست داشته اند. کانت ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﯾﻦ ﻣﺘﻔﮑﺮ ﻋﺼﺮ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮﯼ‏ ﭘﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭ ﯾﮏ ﻣﺒﻨﺎﯼ مطابق با دین ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﺭﻭﭘﺎ بوده است؛ ﻣﺒﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺁﻥ ، ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ مجرم هستند ، چون دزدی و جنایت در فرهنگ فاسد یهودیت بوده است.
فرانسوا ماری آرونه که بعدها نام ولتر را بر روی خود نهاد از نامدارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی عصر روشنگری
بوده ، ولی از کسانی میباشد که به خدای یکتا ایمان داشت و در همه زندگانی خود با یهودیان بظاهر مسیحی و جاسوس
که حتی مقامات کلیسا شده بودند درگیر بود و حتی عقیده داشت که میتوان هستی خدا را اثبات کرد .او همه زندگی خود را در ستیز با خرافات و خشونت یهودیان روسى و يهوديان اسپانيايى بظاهر مسیحی گذراند که سعی در تخریب چهره دین داشتند و دین را با خرافات مخلوط میکردند و هر اعتراضی را با خشونت جواب میدادند و یهود تعصبی را بظاهر داشت که کسی به آنها شک نکند و توطئه هایی را نیز داشتند .ولتر ﻧﻈﺮﯾﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮﻭﯾﺞ میداد ؛ اﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ این ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﻘﺎﯾﺎﯼ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﺍﺯ بشر ﻫﺴﺘﻨﺪ (ولی نژاد
یهودیان در راستای تکامل خود با نژاد میمون مخلوط شده است).اندیشه های بظاهر فیلسوفانی که خدای یکتا را انکار
کرده و یا در نظر نداشته اند ،ولی توطئه هایی را نیز داشته اند که مطالب خود را با سخنان آموزنده تزئین نمایند که بگویند که کفار هم اخلاق دارند كه مضر ، دور ریختنی و باطل بوده ؛ بنابر این ، ملتهای آریایی یا ژرمنیک و مردم خداپرست میبایستی اندیشه های فلاسفه آریایی یا ژرمنیک که خداپرست و دوست مردم بوده و در مورد خطر یهودیت یا همان روسها و یهودیان هشدار داده اند را بپذیرند.
اصول ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان برای ﺗﮑﯿﻪﮔﺎﻩﻫﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ، ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﺻﻼﺡ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﺩﺭ ﺩﺍﺭﻭﯾﻨﯿﺴﻢ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺭﻧﺴﺖ هگل ﻭ هوستون ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ، ﯾﮏ دانشمند و فیلسوف انگلیسی که ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻮﺩﻧﺪ که فلسفه های مهم دینی و علمی محسوب میشوند. ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻫﮕﻞ ﻣﯽﺁﻣﻮﺧﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ
به ﻧﮋﺍﺩﻫﺎﯼ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺣﻖ ﺑﻘﺎی بیشتری ﺩﺍﺩ که نسل کمیاب نژاد آریایی یا ژرمنیک که اشخاص زیبا و اشخاص تیزهوش و اشخاص قد بلند و اشخاص خیلی بلوند میباشند كه این طرح با دادن مشاغل مهم و پر درآمد به این اشخاص بوده که پیشرفت کشور و جامعه بسوی تکامل و نیز اصلاح نژاد ملت را با یک روند طبیعی به ارمغان می آورد که بنفع ملت و کشور میباشد ، ولى مشاغل مهم و پر درامد را نبايد به يهوديان در هر جامعه او داده شود زيرا ممكن است كه نژاد مردم را در كشورها با اختلاط نژادى از بين ببرند و ان كشور را يهودى نژاد و متعلق به رژيم اسرائيل سازند.
رهبر كبير انقلاب المان ادولف ﻫﯿﺘﻠﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﺑﻪ این ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮋﺍﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ یهودیان و روسها ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ. ﭼﻤﺒﺮﻟﯿﻦ ﻫﻢ ﻭﻗﺘﺶ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﯿﻦ ﻧﮋﺍﺩﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻌﺎﺩ پیشرفته دینی و علمی ﺁﻥ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺧﻮﺩ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﮐﺘﺎﺏ ‏« ﮔﻮﻧﻪﺷﻨﺎﺳﯽ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻟﻤﺎﻥ ‏»اثر
هانس فریدریش کارل گونتر معرف دینداری و پیشرفتهای علمی میباشد ، ولی یهودیان روسى و يهوديان اسرائيلى یا همان کمونیستها و صهیونیستها که این
پیشرفتهای علمی را موجب افشا شدن توطئه های نژادی خود میدانستند ، با طرح توطئه اى آنرا نژادپرستی علمی نامیدند که بتوانند توطئه های نژادی خود را انجام دهند و کسی متوجه آن نشود ، چون این شاخه از علم برای ملتهای آریایی یا ژرمنیک و مردم از نژادهای
دیگر حیاتی میباشد که هر قوم و ملتی ، نژاد و زبان و نیز دین و فرهنگ خود را بخوبی بشناسد و در حفظ آن موهبت الهی کوشش نماید. تعداد یهودیان روسى و يهوديان اسرائيلى در هر کشوری که باشند بایستی معلوم و مشخص گردد و تحت نظر ملتهای آریایی یا ژرمنیک با همکاری آن مردم باشند و یهود را نباید آزاد گذاشت ، چون یهودیت خطری برای جهان بوده و تسخیر کشورها و از بین بردن همه ملتها و مردم در همه کشورها
را از اهداف خود می دانسته است.
شهر قدیمی آریایی یا ژرمنیک کونیگزبرگKönigsberg بمعنای
«شاهکوه»مرکز ایالت پروس شرقیOstPrussia آلمان بود و
شهر کونیگزبرگ در تاریخ ، ریاضیات ، توپولوژی و بخاطر مسئله پل های آن در جهان مشهور بوده و اشخاص مهمی را
نیز داشته که از جمله آنها امانوئل کانت میباشد .کمونیستها و صهیونیستها که فلسفه دینی کانت را مخالف توطئه های
ضد دینی و ضد مردمى خود میدانستند و با دشمنی که با امانوئل کانت و دیدگاه های ملتهای آریایی یا ژرمنیک داشته اند ، پس از جنگ جهانی دوم ، شهر دینی و تاریخی کونیگزبرگ و دیگر ایالتها
و شهرهای تاریخی آلمان در اروپای شرقی ؛ که کمونیستها و صهیونیستها توطئه از بین بردن آنها را از قبل داشته و نام روسیه نیز از همان نام پروسیه یا پروس بسرقت رفته بود که فقط نام
روسیه باشد( ولی پروسیه یا پروس شرقی و غربی بر روی نقشه
نباشد) توسط روسها و یهودیان بتصرف در آمد و اموال مردم را بسرقت بردند و بزور صاحب شدند و نام شهر دینی کونیگزبرگ را بنام یک کافر یهودی (لنین )کالنین که مکتب بی خدایی کمونیسم را بوجود آورد ، به کالنینگراد تغییر دادند که هنوز هم کمونیستها
و صهیونیستها نام آن شهر آریایی یا ژرمنیک و الهی را کالنینگراد مینامند و عده ای از یهوديان روسى و يهوديان اسرائيلى آن شهر را تصرف کردند که همان كمونيست هاى روسيه و صهیونیستهای اسرائيل بوده اند و توطئه کرده اند که هر کشوری را برای اسرائیل بتصرف در آورند ؛ ملت خداپرست
آریایی یا ژرمنیک حلال زاده را از کشور خود اخراج کردند و عده ای حرامزاده و بی اصل و نسب روس و صهیونیست که بدون ازدواج سنتی دینی صاحب فرزند میشده اند را در آن مناطق ساکن نمودند و به آنها گفته بودند که در کشورهای دیگر با ازدواج صاحب فرزند شوند تا خود را با اصل و نسب نشان دهند و اینگونه توطئه ها را در مناطق اشغال شده انجام میداده و آن مناطق را از آلمان دزدیدند ، یهودیت یا همان روسها و صهیونیستها شرف نداشته اند که دزد بوده اند و دزد به این جهت دزدی میکند که شرف ندارد ؛ روسها و یهودیان که دین نداشته اند عقده را داشته اند و هر روس و یهودی را میتوان یک عقده ای نامید. موضوع مهمی را مردم بايد بدانند که روس و یهود یا همان
کمونیستها و صهیونیستها در حدود14 میلیون نفر از شهروندان مظلوم آریایی یا ژرمنیک آلمان را از کشور و ایالات و شهر
و خانه خود به آلمان اخراج کردند که2 میلیون نفر از آنها که اکثرا زنان و کودکان نژاد آریایی یا ژرمنیک و هم نژاد ما ایرانیان بودند در رانده شدن بسوی آلمان ، از گرسنگی و سرما جان خود
را از دست دادند و یک میلیون مرد آلمانی را که به اسارت گرفته بودند با روش ندادن غذا و گرسنگی بقتل رساندند که رویهم
رفته سه میلیون مرد و زن و کودک آریایی یا ژرمن را از بین بردند. کمونیستها و صهیونیستهایی که در ایالت هاى پروس شرقی و غربی و دیگر ایالتها و شهرهای آلمان در اروپای شرقی جایگزین آلمانی ها شدند و نیز در آن شهرها زندگی کردند عده ای دزد و خائن بوده اند زیرا روسها وقتی به کشوری میروند مانند صهیونیستها میباشند و قصد دزدیدن
اموال و زمینهای آن کشور را داشته و توطئه هایی دارند که آن منطقه و کشور را جزو خاک روسیه و اسرائیل نمایند ؛ بنابر
این، اگر روسها و یهودیان به کشوری بروند و در انجا زندگی کنند میبایستی دزد و خائن بحساب آیند ، روسها و یهودیان حق نداشته اند در کشور آلمان و سوئد و کشورهای آریایی یا ژرمن
اطراف آنها زندگی کنند و میبایستی از کشورهای مذکور خارج شوند ، چون روس و صهیونیست دشمنان هر ملتی بوده اند
و در ایران دوران قاجار نیز یهودیان و کمونیستهای روسیه پس از بتصرف در آوردن ایالت های شمالی ایران در آسیای میانه و قفقاز ، صهیونیستهای روسیه را به آن ایالت ها فرستادند که آن مناطق را برای اسرائیل بگیرند ، ولی الحاق به خاک روسیه نمایند ، ولی پس از مستقل شدن آن ایالت ها از روسیه ، همان یهودیان
روسیه آن کشورها را با توطئه کشورهای بظاهر مستقل ، اداره کردند و حتی شهرهای اسلامی و تاریخی ایران را نیز تصرف کردند که اسرائیل آنجا را اداره کند ؛ بنابر این ، یهودیان روسیه
همان صهیونیستهای غاصب ایالت های ایران هم بوده اند و درسوئد نیز چنین توطئه هایی را اجرا کردند که اسرائیل نقشه جغرافیایی سوئد و ایران و آلمان را تعیین کند ، این صهیونیستها باید از مناطق اشغالی سوئد و ایران و آلمان خارج شوند ، چون سارق و جنایتکار نباید در این کشورها وجود داشته باشد.
سرقت ، غصب و اشغال کشورهای آریایی یا ژرمنیک که روسها در آلمان و ایران و سوئد انجام داده ، مشابه همان جنایات صهیونیستها در کشور فلسطین است که سرزمین و شهرها و خانه های مردم را بزور گرفتند ، مردان آنها را کشتند و زنان و کودکان آنها را آواره بیابان کردند ، در واقع روسها و صهیونیستها از یک نژاد بوده اند و نژاد یهود و صهیون
هر دو یهودی نژاد میباشند ، روسها در واقع همان صهیونیستها هستند ، ولی برای اینکه کسی هویت نژادی آنها را تشخیص ندهد خود را بطور جعلی ، روس
نامیده اند که از همان نام ایالت پروس شرقی و غربی آلمان بسرقت رفته است و نام روسها همان قوم لوط بوده که دزد و همجنسباز بوده اند .لازم به ذکر است که قبل از جنگهای جهانی ، کشورهای
اطراف دریای بالتیک در قرن شانزدهم که ریکRike (امپراتوری پهناور آریایی یا ژرمنیک) سوئد به ایالت های سابق خود
گسترش یافت در قلمرو ریک سوئد قرار گرفتند و اقوام ژرمنیک در آن مناطق ، در قلمرو سوئد زندگی راحتی داشتند ، جمعیتی از کشورهای لهستان ، لیتوانی ، استونی ، لتونی و دیگر کشورهای اطراف سوئد که از اقوام آلمانی نبودند ، از اقوام سوئدی بودند و زبان ملتهای مذکور ، قبل از اشغال آنها توسط يهوديان روسى ، لهجه سوئدی داشت و از لغات سوئدی در زبان خود استفاده میکردند. پس از تغییراتی در سوئد که کارل نهم روی
کار آمد سوئد به یک قدرت برتر نظامی تبدیل شد و این دگرگونی آب و رنگی نظامی به کل سیاستهای سوئد داد و سوئد ایالتهای باستانی خود را در اطراف دریای بالتیک و مناطقی که توسط يهوديان روسى اشغال شده بود باز پس گرفت و در لهستان نیز با نیروهای يهوديان روسى و يهوديان اسپانيايى که آماده جنگ شده بودند درگیر شد و آن ایالات باستانی اريايى يا ژرمنیک نیز در قلمرو ریکRike (امپراتوری پهناور آریایی)سوئد قرار گرفت ملت قهرمان آریایی یا ژرمنیک سوئد امپراتوری پهناوری را تا سرزمینهای شمالی و بالاتر از فنلاند تا قطب شمال آریایی ساختند که افتخاری برای ملتهای هم نژاد بوده و در این جنگهایی که سی سال طول كشيد بزرگ مرد آریایی گوستاو آدولف GustavAdolf در نبردهایی بزرگ به پیروزی رسید و ریک سوئد را احیا کرد و تاریخ سوئد را یک تاریخ نظامی و پر افتخار نمود که آن نبردها ، گوستاو آدولف و جنگ سی ساله نامیده
شد ، ولی روسها و یهودیان که دزد بوده اند و با این بزرگ مرد آریایی که روسها و یهود را از مناطق ریک سوئد بیرون
کرد دشمنی داشته ، سعی کرده اند که پیروزیها و افتخارات تاریخی سوئد را کمرنگ نمایند و یهودیان و روسها برای کمرنگ نشان دادن پیروزیها و افتخارات هر کشوری به مناطق مختلف جهان مهاجرت کرده اند و با شخصیتهای ملی و خداپرست که یهودیت یا همان كمونيست ها و صهيونيست ها را میشناخته اند ، دشمنی داشته اند. بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال کشورهای اطراف دریای بالتیک توسط روسها ، با وارد شدن توطئه
زبان روس و صهیونیست به آن کشورها ، لغات روسی و اسرائیلی بجای لغات زبان سوئدی قرار گرفت و روسها ، جمعیتی
از آن کشورها که از اقوام سوئدی بودند را اسلاو نامیدند ؛ روسها همواره ملتهای اطراف خود را روسی و چینی میپنداشتند و بر آن ملتها اسامی روسی و چینی
می گذاشتند و حتی توطئه کرده بودند که نژاد ژرمنیک را روس نشان دهند و آن جمعیت سوئدی نژاد را از نژاد اصلی سوئد دور نگه دارند که نژاد آریایی یا ژرمنیک بلوند چشم آبی یا سبز در اطراف دریای بالتیک ؛ که در گذشته نامی ژرمنیک داشته ، را بعنوان اسناد و مدارک ژرمنیک
بودن نژاد این منطقه مطرح ننمایند ، چون نژاد روس از نژاد قومی وحشی که همان یهود و کولی های یهود درچین بوده و زبان روسی از زبان های قبایل گوناگون چین
میباشد که با جنگ وحمله به منطقه سیبری و قسمتی از اروپای شرقی که از3500 سال قبل و یا1500 سال قبل
از میلاد مسیح(ع)تا600 سال قبل که جنگ و حمله مغول و چین به مناطقی از آلمان و ایران و سوئد انجام شد در این
نواحی نژاد تغییر کرد و نام آن نواحی نیز تغییر یافت و روسها مناطقی را متعلق به خود کردند و سپس با توطئه مهاجرت ، بی سر و صدا به پیشروی در مناطق آریایی یا ژرمنیک در اروپای شرقی و نواحی مهم تمدن های باستانی آریایی یا ژرمنیک پرداختند که با حیله هایی خود را به آن
تمدنها متصل نمایند که بگویند در آن تمدنها نقش داشته اند. بعد از جنگ جهانی دوم ، روسها که میگفتند کمونیست مرام آنها بوده است ، مناطق مذکور در اطراف دریای بالتیک را تصرف کردند و تبلیغ برای اسامی نژادی جعلی روسی را
ادامه دادند که بدون مدارک مستند تاریخی و هویت اجدادی و نژادی ملتهای ژرمنیک سوئدی در مناطق مذکور را یهودی نژاد و از کولی های روس که آنها را اسلاو نامیده اند بحساب آورند که رهبر آریایی یا ژرمنیک آدولف هیتلرAdolfHitler در
مورد توطئه نام اسلاو بر روی نژاد ژرمنیک که آریایی بوده و بوجود آورنده تمدنهای باشکوه و مهم در جهان بوده ، به کسانی که اسلاو نامیده شده اند با قدرت هشدار داد که توطئه گران روسی و یهودی ، نژاد ژرمنیک در اطراف دریای بالتیک را متعلق به یهود و کولی های روس ننمایند و او کلمه« اسلاو» را از کلمه«برده» میدانست واین توطئه ای روسی- صهیونیستی بوده که نژاد ژرمنیک
در مناطق مورد حمله را برده روسها و صهیونیستها نمایند و آدولف هیتلر با برده نمودن نژاد ژرمنیک و استفاده از کلمه ای که از کلمه«برده»آمده، کاملا مخالف بود و ملتهای مذکور را با سیاستهایی بخود آورد که فریب روسها و صهیونیستها را نخورند و همچنین در مورد سرزمینهای
پهناور قطب شمال آریاییarisknordpol که بزبان سوئدی میباشد و قطب شمال آریایی که قطب شمال ایران باستان
نیز بوده است و در اسطوره های آریایی یا ژرمنیک سوئد و ایران و آلمان(که در گذشته تا اروپای شرقی بوده)درباره
سرزمینهای شمالی مطالبی ذکر شده است .
یهودیت روس بوده و تمام توطئه هایی که بر ضد ملت های آریایی یا ژرمنیک و مردم از نژادهای دیگر در هر کشوری انجام
شده ، توسط یهودیت در روسیه و اسپانيا ساخته شده است ،حتی آمریکا نیز میبایستی با روسها کنار می آمد تا نقشه
هایش با موفقیت انجام شود. روسهایی که خارج از روسیه زندگی میکنند از یهودیان روسیه یا همان صهیونیستها بوده اند ،
در زمان قاجار که روسها ایالت های شمالی ایران را بتصرف در آوردند گفته شد که ایرانیان لیاقت این را ندارند که این
همه ایالت داشته باشند و ایرانیان هرگز نمیتوانند کاری برعلیه روسها انجام دهند ، و با این حساب ها بود که یهودیت که روس بود ایالت های شمالی ایران را اشغال کرد. هر روسی که از روسیه خارج شده و در هر کشوری که زندگی کرده ، یکی از صهیونیستهای روسیه بوده که بایستی از آن کشور خارج شود در ضمن ، بجز امپراتوری هایی که با سرقت و جنایت روسها و یهودیان در آن کشور، متعلق به یهود شده ، ورود روسها و یهودیان به هر کشوری جهت تجزیه آن کشور بوده است .بعد از جنگ جهانی دوم ، روسها و صهیونیستها اعضاء تیم ملی فونبال
آلمان که بهترین تیم فوتبال جهان بود را اخراج کرده و گرفتند و به زندان انداختتد و عده ای روس و صهیونیست را بجای آنها گذاشتند که کسی برعلیه روس و یهود حرف نزند. دزدها و جنایتکاران روسی و اسپانيايى ، طرفدار فلسفه ضد دین بوده اند و توطئه گران و خائینن و جاسوسان یهودیت نظراتی بر ضد فلاسفه و متفکرانی که مبنای فلسفه آنها مطابق با دین بوده ، داده اند. آدولف هیتلر که خداپرست بود نظرات مشروع فلاسفه دینی و فتوای نابودی یهود که مفتی اعظم بیت المقدس محمد امین الحسینی مطرح
نمود و پاپ اعظم واتیکان ، پاپ پیوس نیز آن فتوی را مطابق با شریعت مسیحیت دانست و با آن موافقت کرد را محترم
شمرد و نظرات مطابق با دین را در دولت ناسیونال سوسیالیست به اجرا گذاشت و دولتی بر پایه دین و علم را بنیان نهاد.
روسها و یهودیان یا همان کمونیستها و صهیونیستها که از فلسفه دینی کانت و دیگر نظرات وی ناخشنود بودند ممکن
است در برهه ای از زمان با کارشکنی هایی در زندگی کانت ، وی را مجبور نمودند که کارهای ملایمی در مورد یهود ارائه دهد ، ولی نظر اصلی امانوئل کانت همان نظرات اولیه وی بوده که با تحقیق و درگیری با یهود به آن نتایج رسیده بود.
روسها و یهودیانی که وارد دولتها شده اند با فشار و استفاده از قدرت درون دولت ممکن است اشخاصی که برعلیه یهودیان
نظراتی داده اند را وادار به تغییر نظرات خود در مورد یهودنمایند که کسی برعلیه یهودیان و صهیونیسم نظری ارائه ندهد،
ولی چنین تغییر نظری که یهودیان درون دولت موجب آن شوند بی ارزش بوده است. به همین دلایل است که روسها و یهودیان
وارد دولتها شده اند که نظراتی که برعلیه روسها و صهیونیستها میباشد را با فشار و قدرت درون دولت بر روی اشخاص تغییر
دهند. روابط محرمانه با یهود را نمیبایستی پذیرفت ، چون ممکن است انسان را فریب دهد. روسها و یهودیان نگران هستند که زن در مشاغل سیاسی در دولت نباشد و عقیده دارند که زن را
میبایستی با توطئه هایی وارد مشاغل سیاسی نمود ، چون اگر مشکلی برای روسها و صهیونیستها پیش آید میتوان زن
را با پول خرید ، ولی اگر فقط مرد در مشاغل سیاسی باشد ممکن است نتوان مردها را با پیشنهاد پول فریب داد و در این شرایط میتواند مشکل جدی برای روسها و یهودیان پیش آید و آنها در آن کشور ازبین بروند و ضربه ای جدی به یهودیان و صهیونیسم وارد شود و جبران آن و آموزش آنها و فرستادن یهودیان روسی و اسرائیلی جهت آن مأموریت ها به آن کشور مشکل میباشد .
یهودیان و روسها که فلسفه آریایی یا ژرمنیک آلمان کهًبا خداپرستی توأم بوده را نیمه کاره دانسته اند و درباره آن نظرات غیر دینی و یا انکار خداوند یکتا را طرح نمودند ، همان نظرات کمونیستی و شیطان پرستی را ارائه کرده که یهودیت یا همان روسها و صهیونیستها را معرفی مینماید.
فلسفه بمعنای اصول زندگی بر پایه خداپرستی بوده و فلسفه خداپرستان از ادیان الهی میترا ، زرتشت ، مسیحیت و اسلام بوده است. یهودیان و روسها که از فلسفه خداپرستان در دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان ضربه خورده بودند آبرویی برای خود باقی نگذاشتند بطوری که عده ای از روسها و یهودیان را مأمور تغییر اصول الهی فلسفه نمودند که فلسفه را بمعنای انکار وجود خدای یکتا معرفی کنند و خدای یکتا را در فلسفه های کمونیستی و صهیونیستی انکار نمودند و این افراد عده ای از مأموران اطلاعاتی و جاسوسان روس و یهود بوده که مطالب کتابهای الهی و اندیشه های پیامبران
را بسرقت برده و با تغییراتی آنرا بنام خود میکردند.
فلسفه ، زندگی را برسی نموده و راه حل را مشخص مینماید . فلسفه و حقوق با هم ارتباط داشته اند و علم حقوق از فلسفه بوجود آمد ؛ بنابر این، علم حقوق را نیز
میتوان از دین برشمرد و حق را میبایستی به خداپرست داد ؛ بنابر این ، دولت ناسیونال سوسیالیست آلمان حق داشت که حکومت جهانی خداپرستان مسیحی و
مسلمان و آریائیان باستان را احیا نماید و تمدنهای باشکوه و مهم مسیحیت و اسلام و آریائیان باستان را با هم
بعنوان یک تمدن جدید و فراگیر تقدیم خدا پرستان جهان نماید و هر دشمنی که مقابل آریائیان ایستاد و بر طبق قوانین الهی مجازات شد ، بر طبق دین و
فلسفه مجازات شد که کاملا صحیح بوده است.
یهودیان که حقوق خود را از بی دینی و شیطان پرستی گرفته اند مانند حیوانات جنگل زندگی میکرده اند و سرقت و کشتن دیگر موجودات و ربودن اموال اشخاص
دیگر را حق خود میدانسته که زور مبنای حق یهود و حیوانات بوده است ؛بنابر این ، قوانین کتاب تلمود یهود از قوانین زندگی حیوانات منشاء گرفته و از ادیان الهی و پیامبران نمیباشد بلکه همان بی دینی و شیطان پرستی بوده است ؛ یهودیان و روسها و حیوانات را میتوان از جمله موجوداتی محسوب نمود که خصلتهای
آنها بسیار مشابه یکدیگر میباشد ، ولی یهودیان و روسها فقط قدرت تکلم را نیز داشته اند و میتوان آنها را حیوانات ناطق نامید.در ضمن ، یهود که قوانین زندگی خود را از حیوانات آموخته ، سرزمین
محل زندگی خود را«سرزمین مادری»نامیده است ، چون حیوان ماده نسبت به قلمرو خود از حیوان نر باوفا تر است و فلسفه زندگی یهود از دیدگاه آنها نسبت به زندگی دیگر حیوانات نگاشته شده و حیوانات را نیز می پرستیده اند و یهودیت یا همان کمونیستها و صهیونیستها چیزی از خدا و پیامبران الهی نمیفهمد ؛ در ضمن ، یهود خود میدانسته که نژاد یهود در ارتباط با نژاد
حیوانات بوده ، ولی این موضوع در کتاب تلمود یهود ، با سیاستی ذکر شده است که آنرا به نژاد آریایی یا ژرمنیک و مردم از نژادهای دیگر نسبت دهند ؛ با این وجود ، نژاد آریایی یا ژرمنیک بر طبق اسطوره های آریایی یا ژرمنیک و
با استناد به آیات قرآن بوسیله خدای یکتا آفریده شده است ، ملتهای آریایی یا ژرمنیک سرزمین مقدس خود را
«سرزمین پدری »نامیده اند ، چون زمین از پدر به ارث می رسیده و پدر در مقابل دشمن از سرزمین دفاع میکرده است .
از : شاهرخ شهيمى

ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﻟﯿﺰﺭﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺍﺯ ﺟﻮ ﺯﻣﯿﻦ

ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ سالهاى 1994-95 در ﻫﻠﻨﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺸﻒ ﻫﺎ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺍﯾﻨﺠﺎﻧﺐ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﯾﻬﻮﺩﯾﺖ ﻭ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﻬﺎ ﺑﺴﺮﻗﺖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻒ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ جو زمين ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﻟﯿﺰﺭﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﭘﺬﯾﺮ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﺩﺑﺎﺩ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ و همچنين نور خورشيد را ميتوانيم با اين تكنولوژى ويژه به اخرين سياره منظومه شمسى منتقل نماييم كه اين ماهواره هاى ليزرى بايد يكى پس از ديگرى بطور سرى بعنوان پست هاى ترانسفورماتورهاى ليزرى فضايى قرار گيرند كه انسان بتواند حتى در اخرين سياره منظومه شمسى از نور خورشيد استفاده كند و سيارات را يكى پس از ديگرى ، مسكونى نماييم كه اگر اتفاقى براى يكى از سيارات پيش ايد بتوانيم در سياره ديگر زندگى كنيم و نژاد اشرف مخلوقات و حيوانات و گياهان از بين نرود، چون ما هستيم كه بايد حافظ زندگى افريده هاى خداى يكتا باشيم. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ كشف فضايى ، ﺳﺮﻗﺖ و ﺳﺎﺧﺖ ﺁﻥ ﭐﻏﺎﺯ و ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻧﺎﺳﺎ NASA ﺍﺟﺮﺍ ﺷﺪ ، ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯽ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﻫﻮﺍ-ﻓﻀﺎ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﺭﺍ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻭﺯﺵ ﺑﺎﺩﻫﺎﯼ ﺷﺪﯾﺪ ﻭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮔﺮﺩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭ ﯾﺎ ﺑﺎ
ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﺍﺯ ﺟﻮ ﺯﻣﯿﻦ ، ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﯿﺮﻫﺎﯾﯽ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺁﺏ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺰ
ﻃﻮﻓﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻗﺮﻥ ﺑﻮﻗﻮﻉ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪﺩ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺑﻄﻮﺭ ﻋﻤﺪ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﻠﺘﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ و بعبارت ديگر ، كارهاى يهوديان اسرائيلى فقط مزاحمت در زندگى مردم بوده است ، همچنين ، 30 عدد از اين ماهواره هاى ليزرى را در فضاى بالاى جمهورى اسلامى ايران قرار داده اند كه كارهاى ديگرى را نيز ميتوان با انها انجام داد كه از يك طرف ، ايجاد باد از سوى قطب شمال و بر روى درياى سياه ميباشد كه هواى خاص قطب شمال كه كاملا مه الود است و ابرهاى برف را به سوى جمهورى اسلامى ايران بياورد كه در جو بالاى ايران طوفان ميباشد ، ولى در پايين باد ميوزد و از طرف ديگر ، ايجاد باد از سوى درياى مديترانه به سوى جمهورى اسلامى ايران ميباشد كه اب و هواى لطيف و بهمراه مه و ابرهاى باران را به سوى ايران بياورد و اين لطافت با مه و برف و باران در كشور مستقر شود كه هوا خيلى مه الود و تاريك ميشود و اين جريان هوا ادامه يابد ، ولى نياز به راه حل دائمى نيز براى پر اب نمودن كشور داريم كه در مطالب بعدى ذكر شده است ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ، ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺑﻪ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺁﻣﻮﺯﺷﻬﺎﯾﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻭ ﺟﻮ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﺟﺪﯾﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﻣﻮﺯﺷﻬﺎﯼ ﺳﺮﻭﯾﺴﻬﺎﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻧﺶ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﺟﻨﺎﯾﺘﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺴﯽ ﻫﻢ مسئول نباشد ، ﺍﯾﻨﺠﺎﻧﺐ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﯼ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﻧﮋﺍﺩ ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﻭﻗﺖ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺫﮐﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ : "ﺑﺎ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻫﺎ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺒﺎﺭﺩ." اينجانب ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ارائه داده ام ، ﻭﻟﯽ ﭼﻮﻥ ﺩﻭﻟﺖ ها و مجالس اصلاح طلبان ﺍﺯ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ بهايى ﮐﻪ به دروغ ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ معرفى كرده اند ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ ، ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣردم مسلمان و اريايى جمهورى اسلامى ايران ﺍﻧﺠﺎﻡ نداده ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﻭﻟﺖ ﻭ ﻣﺠﻠﺲ از مسلمان و اريائيان شيعه ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻣردم عزيز ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩند ﮐﻪ اجراى طرح هاى بسيار مهمى است كه در مطلبى تحت عنوان : "استفاده از اب درياچه خزر در رودخانه ها و كويرها و درياچه هاى اب شور ايران" ذكر نموده ام.