وقتى اعضاء مجلس و هيئت وزيران نميدانند كه چگونه اقتصاد كشور و معيشت مردم اداره شود و كارهايىانجام ميدهند كه باعث حيرت مردم ميشود در واقع آبروى خودشان را برده اند و وقتى آبرو سياستمدار برودديگر نميتواند حيات سياسى و زندگى وجود داشته باشد.
مردم كشورمان ممكن است بپرسند كه چرا هر كارى را كه انجام ميدهند موجب تغيير شرايط سياسى كشور واستعفا دادن اعضاء يهودى بهائى و جاسوس مجلس و هيئت وزيران و روى كار امدن مجلس و نيز هيئتوزيرانى كه مسلمان و اريايى باشند و خواسته هاى مردم را اجرا نمايند و همچنين به نابغه (اينجانب) سمتنخست وزيرى را تفويض نمايند كه جمهورى اسلامى ايران تبديل به يك ابرقدرت اقتصادى شود و مردم اززندگى توأم با رفاه و راحتى برخوردار شوند ، نميشود؟؟؟
موضوع مهم ، اموزش هاى سياسى است كه سياستمداران ديده اند كه تا وقتى كه مردم متوجه كشتن خانواده وفرزندان و اعضاء مجلس و هيئت وزيران نشده اند ، استعفا ندهند.