قطب شمال Noordpool بزبان هلندى و قطب شمال Nordpolen بزبان دانماركى
دو نوع بهشت در جهان وجود داشته است كه يكى بهشتى كه در قرآن به آن اشاره شده است. اينجانبسيستمى را كشف كرده ام كه تاكنون ناشناخته بود كه سيستم ايران باستان ميباشد و اين همان سيستمىاست كه امپراتورى ها را ميتوانسته بسازد كه امپراتورى هاى ايران باستان نيز با همين سيستم ساخته شدندكه در آيات قرآن كريم نيز به آن اشاره شده است. سوره الرحمن ، آيه ٧ ميفرمايد :"و آسمان را كاخ رفيعىگردانيد و ميزان را در عالم وضع فرمود." و نيز در آيه ١٩ همين سوره ميفرمايد:"اوست كه دو دريا را در همآميخت." كه خداوند تعادل را در جهان بوجود آورد. خداى يكتا خليفه خود را بر روى زمين از ميان نژاد آريايى ياژرمنيك كه حضرت آدم آريامرد Aryaman بوده ، برگزيد و اين نژاد ميتواند بكمك مردم از نژادهاى ديگر تمدنىرا در جهان بنا نمايد كه بزرگترين ميباشد و عدالت را نيز همانطور كه خداى يكتا خواسته برقرار كند و درصورتى كه بخواست او باشد ميتواند نژادى را بيافريند كه آرزوى انسان ها بوسيله آن نسل به واقعيت تبديلشود. همچنين در آيه ٢٢ همين سوره ميفرمايد :"از آن دو دريا لؤلؤ و مرجان گرانبها بيرون آيد." كه نشانهشهرهاى كوچك و شهرهايى ميباشد كه آريايى يا ژرمنيك و نيز اسلامى بوده و ايرانى الاصل و نژاد بوده اند و در هركشورى پايتخت هاى اقتصادى بوده كه ميتوانستند آن كشور را اداره كنند. و همچنين ، در آيه ٤٦ همين سوره ميفرمايد :"هر كه ازمقام خدايش بترسد او را در دو باغ بهشت خواهد بود." و در آيه ٤٨ آن ميفرمايد :"در آن دو بهشت انواعگوناگون ميوه ها و نعمت هاست." و در آيه ٥٠ آن ميفرمايد :"در آن دو بهشت دو چشمه آب روان است." و درآيه ٥٢ همين سوره ميفرمايد :"در آن دو بهشت از هر ميوه اى دو نوع است." كه اين همان سيستم ايرانباستان است كه سازنده تمدن بوده است و خداى يكتا آقايى جهان را به آنها داده بود كه چنان تمدنى راساختند. اين همان سيستمى است كه شامل نژاد آريايى سوئد و نژاد ژرمن آلمان بوده است كه بهشت هايى رادر جهان ميساختند كه انواع گوناگون ميوه ها و نعمت ها در آن بود و نشان از قدرت بسيار خلاقيت و زايندگىبوده كه مردم نژاد آريايى يا ژرمنيك ، اين مردم ايرانى الاصل و نژاد در آن بهشت ها انجام ميداده اند و به آيينميترايى يا همان دين حنيف توحيد و اسلام بوده اند. همچنين ، در آيه ٦٢ اين سوره ميفرمايد :"وراى آن دو بهشت دو بهشت ديگر است." و در آيه ٦٤ آن ميفرمايد:"كه درختان آن دو بهشت در منتهاى سبزى و خرمى است." و در آيه ٦٨ آن ميفرمايد :"در آن دو بهشت نيز هرگونه ميوه خوش و خرما و انار بسيار است." و در آيه ٦٦ آن ميفرمايد :"در آن دو بهشت هم دو چشمه آب گواراميجوشد." كه اين سيستم سازنده تمدن ايران باستان ، همان سيستمى است كه شامل قوم خرمان German (به كسر حرف خ) هلندى و قوم يوت Jute (به كسر حرف ت) دانماركى بوده است كه ادامه همان بهشت هايى رادر جهان ميساختند كه بسيار ميوه خوش از انواع گوناگون يا خلاقيت ها و زايندگى فراوان در آنها بوده و نشاناز قدرت بالاى كشف و كار بوده كه اين اقوام آريايى يا ژرمن ؛ اين اقوام ايرانى الاصل و نژاد در آن بهشت هاكه انعكاسى از همان بهشت كه در آسمان ها بوده ، بر روى زمين ميساخته اند و به همان دين حنيف توحيد واسلام بوده اند و كلمه "عجم" در قرآن كريم نيز از كلمه ارژن Arjan يا آريان Aryan مى آيد. در ضمن ،ميتوان گفت كه وراى آن دو بهشت كه هلند و دانمارك بوده ، دو بهشت ديگر ميباشد كه بوسيله مردم همانكشورها كه ذكر شد ساخته ميشوند كه جزيره ايسلند Ijsland (بزبان هلندى) و قاره (يا جزيره) گروئنلندGrønland (بزبان دانماركى) ميباشند و با همكارى جمهورى اسلامى ايران جهت سازندگى در ايسلند وگروئنلند و منطقه قطب شمال با سوئد و هلند و نيز با آلمان و دانمارك ميتوانيم امور را انجام دهيم و جمهورىاسلامى ايران كالاهاى مورد نياز را به قيمت هاى داخلى كشور به ايسلند و گروئنلند بفروشد كه قيمت غذا درآنجا بسيار ارزانتر از سوئد و كشورهاى آريائى اطراف آن و همچنين ، آلمان و كشورهاى ژرمنيك اطراف آنباشد و نيز ميتوان تجارب گرانبهائى را در ساخت تكنولوژى هاى مورد نياز بدست آورد كه كارهاى سازندگى نيزبا همكارى مردم سريعتر انجام شود و آب و هواى ايسلند و گروئنلند كه در اطراف مدار قطب شمال ميباشندشباهت هايى با آب و هواى قطب شمال داشته كه زيبايى ها و جذابيت هاى كم نظيرى دارد. در ضمن ، آب وهواى مدار قطب شمال در زمستان با گروئنلند مشابه شده و جزيره گروئنلند به قطب شمال وصل ميشود و يكقاره وسيع را در بالاى كره زمين تشكيل ميدهد كه همان قاره گروئنلند ميباشد و قطب شمال و گروئنلند با هميكى ميشوند كه بهشتى است كه نظير آن ديده نشده است و آن قاره وسيع و پهناور قطب شمال نيز شامل دوبهشت ميباشد ، كه يكى در بالاى گروئنلند و ديگرى پس از آن و در بالاى كشور كانادا واقع شده كه با هم قطب شمال را تشكيلميدهند ، قطب شمالى كه در بالاى قاره اروپا و گروئنلند قرار گرفته ، منطقه وسيعى را در بر دارد كه قطب شمالآريسكا Ariska Noordpool (بزبان سوئدى و هلندى) ميباشد كه كلمه آريسك Arisk بمعناى آريايى بزرگبوده و سوئد نيز با هلند همراه بوده است و آن قطب شمالى كه پس از قطب شمال آريايى بزرگ بوده و در بالاىكشور كانادا واقع شده ، همان قطب شمال آريش Arische Nordpolen (بزبان آلمانى و دانماركى) ميباشد كهكلمه آريش بمعناى آريايى بوده و آلمان نيز با دانمارك همراه بوده است و با توجه به سرماى سياراتى كه فاصلهانها از خورشيد نسبت به زمين دورتر است كشف تكنولوژى زندگى و كار در سرما و يخبندان مهم و حياتىميباشد. در فصول پاييز و زمستان و حتى بهار ، آب و هواى قطب شمال با فعاليت هاى بارشى و جريان سردآب و هوايى وارد ايران ميشده و با تداوم بارش برف و باد و طوفان بر شدت سرما و كولاك و يخبندان مى افزايدكه آب و هواى ابرى و ادامه سرما ، يخبندان قطبى را موجب شود و اين آب و هوا به جمهورى اسلامى ايران مى آيد كه ميتواند آب و هوايى مشابه ايسلند و گروئنلند و يخبندان قطبى را در قسمت شمالى و قسمت مركزى و نوار ساحلى در جنوب كشور بوجود آورد. كلمه "ذولقرنين" در قرآن كريم بمعناى وايكينگ Viking (بزبانسوئدى) و نيز Wiking (بزبان آلمانى) بوده و وايكينگ ها از ١٠٠٠ سال قبل به جزيره (يا قاره) گروئنلندمهاجرت كردند و به قطب شمال آريائى بزرگ و پس از آن به قطب شمال آريائى در بالاى كاناداى كنونىرسيدند كه مداركى از زندگى "ذولقرنين" يا همان وايكينگ ها در جزاير آنجا وجود داشته است و در آن جزايرقطب شمال بايد جستجو شود ، زيرا هر نژادى به محل زندگى خود باز ميگردد كه مردم آريايى يا ژرمنيك كهنژاد سردسيرى بوده نيز به جزاير قطب شمال آريايى نيز Arische Nordpolen باز گشتند و در آنجا زندگىميكنند و همانطور كه سرخپوستان و مغولان و سياهپوستان كه نژادهاى گرمسيرى بوده و بر طبق مداركى كهپنهان ميباشد ، در حدود ٣٥٠٠ سال قبل ، از قاره قديمى آمريكا (شمال : قاره آمريكاى شمالى و آمريكاىمركزى و آمريكاى جنوبى) به قاره اروپاى بزرگ و باستانى (شامل : قاره اروپا و آسياى كنونى) و قاره غرباروپا (آفريقاى كنونى) و به جزاير و مجمع الجزاير پايين تر نيز رفتند. در ضمن ، قاره شمال اروپا (استرالياىكنونى) و جزيره شمال اروپا (نيوزيلند كنونى) و "قاره جنوبگان اروپا" كه آخرين قاره كره زمين است با قطب شمال ارتباط داشته اند (كه كشف ها و مطالب مهم درباره نام هاى باستانى در دو مطلب تحت عناوين : "محور مهم و باشكوه شمال شمال غرب و قاره اروپاى بزرگ و باستانى" و نيز "محورهاى مهم در ارتباط بامحور مهم و با شكوه شمال شمال غرب" توضيح داده شده كه ميتوان با اطلاعات ذكر شده در سايت : blogfa.aryangerman.com نقشه جغرافيايى باستانى جهان را كه "ذولقرنين" يا همان وايكينگ ها ترسيمكرده بودند و ممكن است از بين رفته باشد با كشف هاى اينجانب دوباره احيا كرد) و بمعناى آن است كه مناطقسردسير ، مربوط به يهوديان نميشده ، زيرا يهوديان نژاد گرمسيرى بوده اند و به همراه سرخپوستان و مغولان وسياهپوستان در حدود ٣٥٠٠ سال قبل ، از قاره قديمى آمريكا به قاره اروپاى بزرگ و باستانى مهاجرت كردندو در قاره قديمى آمريكا ، يهوديان نميدانستند خدا كيست و پيامبران براى چه آمده اند و قطب شمال كجاست ،زيرا آن قاره بوسيله شياطين يهود اداره ميشد و قيافه يهوديان شبيه قيافه سرخپوستان و مغولان و سياهپوستانبود ، قبل از اينكه جنگ پيش آيد و نژاد يهوديان بوسيله جنگ ها با نژاد مردم آريايى يا ژرمنيك مخلوط شود كهاكنون مشاهده شده كه يهوديان سفيدپوست و يهوديان بلوند نيز بوجود آمده اند و خود را به دروغ بعنوان نژادآريايى يا ژرمنيك يا انگلوساكسن معرفى ميكنند. مردم آريايى يا ژرمنيك كه به آيين ميترايى يا همان دين حنيفتوحيد و اسلام بوده اند و خدا را ميپرستيده اند قطب شمال آريايى بزرگ و قطب شمال آريايى را ميشناخته اندو قطب بمعناى پيامبر نيز بوده و قاره اروپاى بزرگ و باستانى ، قاره خداپرستان و پيامبران آريايى يا ژرمنيكبوده است كه در قرآن كريم نيز آمده كه به زبان هاى مردم از اقوام مختلف سخن ميگفته و مردم را به دين خداىيكتا دعوت ميكردند ، ولى يهوديان حاضر نشدند كه سخنان پيامبران الهى را بپذيرند و تاكنون نيز با مردمديندار دشمتى كرده و پيامبران الهى را تمسخر ميكرده اند كه اخيرا مشاهده شده كه يك يهودى سفيدپوست يابلوند در سوئد كه خود را به دروغ از نژاد آريايى يا ژرمنيك معرفى كرده و يك جاسوس روسى و اسرائيلى استكه در گروه هاى دست راستى نفوذ كرده ، قرآن را در آتش سوزاند كه اتحاد آريايى و اسلامى در جهان تشكيلنشود و طرح اتحاد آريايى و اسلامى را اينجانب در سال ١٣٧٣-٧٤ از هلند به حكومت و دولت جمهورىاسلامى ايران ارائه نمودم ، ولى اسرائيل و يهوديان او در هر كشورى با طرح اينجانب دشمنى داشته اند و در هر زمانى كه يهودياناسرائيلى و يهوديان روسى احساس كنند كه اتحاد آريايى و اسلامى ميخواهد بوجود آيد و نيز آبروىجاسوسان يهودى و بهائى مجلس و هيئت دولت آن ، رفته است براى اينكه به اين جاسوسان كمك نمايد كه باتظاهراتى خود را مسلمان نشان دهند كه دفعه قبل نيز كه لاريجانى رئيس مجلس بود اسرائيل كارهايى بر ضدمسلمانان فلسطينى انجام داد و به مجلس و هيئت دولت آن كه از اصلاح طلبان (و اصولگرايان همكار آنها) كمونيست و صهيونيست بودند كمك كرد تا بر ضد تحركات اسرائيل تظاهرات كنند تا شايد اين جاسوسان وخائنان آبروى از دست رفته خود را بدست آورند و به همين جهت است كه جاسوسان اسرائيلى براى مثال درسوئد به كارهاى ضد اسلام دست زده كه شيطان كه يهوديان او را ميپرستند از آنها خشنود شود و تفرقه ميانآريائيان و مسلمانان از اهداف جاسوسان يهودى ميباشد كه تفرقه ميان دو دين بزرگ الهى مسيحيت و اسلامتوسط همين يهوديان انجام ميشود كه مردم باهوش آريايى يا ژرمنيك و نيز مسلمان بايد جاسوسان يهودىكمونيست و صهيونيست را بعنوان دشمنان خود بشناسند و كارى با نام كشورى كه اين عمل ضد اسلامى درآنجا انجام شده ، نداشته باشند ؛ بنابر اين ، روابط ديپلماتيك سوئد و كشورهاى اسلامى نبايد با اين توطئهكمونيستى و صهيونيستى دچار مشكل شود و دولت ها وظيفه دارند كه حزب كمونيست روسيه و احزابصهيونيست اسرائيل را در توطئه ها بر ضد اديان الهى مقصر بشناسند. در مورد اسكيموها حقيقت اين بود كهاسكيموها جاسوسان شوروى سابق بوده اند و مأموريت داشتند كه در مكان هاى سرد زندگى كنند كه با پول وامكانات دولت شوروى سابق به آنها رسيدگى ميشد و مسابقاتى بين روس ها و آمريكائى ها برگزار ميشد كهكداميك ميتوانند سرماى بيشترى را تحمل كنند به همين دليل ، شوروى سابق عده اى اسكيمو را به مكان هاىقطبى ميفرستاد تا بگويند كه روس ها در آن مكان هاى سرد زندگى ميكنند ، زيرا روس ها توطئه كرده بودند كهآن مناطق قطبى را تصرف كنند و بگويند كه آن مناطق سرزمين ساكنان باستانى روسى است ، ولى پس ازسال ها ، اين حيله هاى روس ها فاش شد كه موضوع فقط رقابت سياسى با آمريكا بود. در ضمن ترجمه كلمهذولقرنين يا وايكينگ اينگونه ميباشد : "قهرمانان آريايى يا ژرمنيك باستان كه كاشف و در جستجوى سرزمين هاو زندگى در مناطق مختلف جهان بوده
و به آيين و فرهنگ ميتراى آريايى يا همان دين حنيف توحيد و اسلام بوده و ايرانى الاصل و نژاد نيز بوده اند." موضوع مهم اين است كه بايد زبان فارسى بين المللى يا همان زبان پارسى كه حكيم ابولقاسم فردوسى ساختهبود و روس ها به دليل جنگ جهانى دوم و كاربرد كتاب شاهنامه فردوسى در سازماندهى دولت و ارتش گستردهWehrmacht (وهرماخت) آلمان ناسيونال سوسياليست جهت برقرارى يك حكومت آريايى و اسلامى براى ادارهجهان بود كه اسرار حكومت آلمان ناسيونال سوسياليست بود كه فاش شد ، اصل كتاب شاهنامه فردوسى را ازموزه پارس در تهران به موزه مسكو بردند و لغات مهم آن كه بزبان هاى سوئدى و آلمانى و هلندى و دانماركى بودرا تغيير دادند ، لاكن هنوز كلماتى اسكانديناوى و حتى آلمانى و هلندى در شاهنامه فردوسى وجود دارد كهنشان از وجود كلمات بيشترى در اصل كتاب شاهنامه فردوسى بوده قبل از انكه از موزه پارس در تهران به موزهمسكو برده شود كه براى مثال : كلمه "تهمتن" در شاهنامه از كلمه سوئدى Tomten بوده كه بمعناى :"پدراسطوره اى نژاد آريايى يا ژرمنيك " ميباشد و كلمه "Jultomten" در زبان سوئدى بمعناى بابانوئل يا همانميتراى آريايى بوده و كلمه "گران" Gran در شاهنامه فردوسى ، بمعناى "صنوبر" در زبان فارسى ميباشد و"گرز گران" همان گرزى بود كه از چوب درخت صنوبر ساخته ميشد و كلمه "سكسار" Saxare در شاهنامهفردوسى بمعناى قوم ساكسن يا زاكسن آلمانى ميباشد كه در هنر نگاشتن شاهنامه ، نام قوم زاكسن Sachsen آلمانى بزبان سوئدى "سكسار" نوشته شده كه نام رشته كوه زاگرس از همان كلمه "سكسار" گرفته شده وهمچنين ، نمادها و الفباى باستانى آريايى يا ژرمنيك اسكانديناوى كه در توصيف سازماندهى دولت و سازمانهاى مهم دولتى بكار رفته بود را حذف كردند كه كتاب شاهنامه بى هدف باشد و مردم ندانند كه هدف از نوشتنآن كتاب چه بود و اينگونه كلمات سوئدى و آلمانى و هلندى و دانماركى در زبان فارسى روزمره نيز وجود دارد ،فقط بايد با معناى صحيح و در جاى مناسب در جمله بكار برده شود ، زيرا كلمات آريايى يا ژرمنيك در زبانفارسى دچار تغيير شده كه اينگونه كلمات زبان فارسى را بايد با زبان هاى اين اقوام آريايى يا ژرمنيك كهايرانى الاصل و نژاد بوده اند تطابق داد تا هم ما ايرانيان زبان هاى سوئدى و آلمانى و هلندى و دانماركى را تاحدودى بفهميم و هم آنها زبان فارسى را تا حدودى بفهمند و روابط با كشورهاى همنژاد با مردم آريايى ومسلمان جمهورى اسلامى ايران بهتر از گذشته شود.
از : شاهرخ شهيمى