موضوع "حجاب اجبارى" از نظر فلسفى بمعناى حتى معرفى نكردن امام زمان ( عج ) به مردم و جهانيانميباشد ، يعنى : بين مردم و امام زمان توطئه اى بنام حجاب اجبارى باشد و اين توطئه همان يهوديان كمونيستروسى و يهوديان صهيونيست اسرائيلى بظاهر مسلمان درون مجلس و دولت ميباشند كه خود را مانند اينحجاب ميدانند و تا زمانى كه حيله اى بنام حجاب اجبارى مطرح است هويت اين يهوديان مخفى ميماند كهتوطئه هاى كمونيستى و صهيونيستى كه تحت عنوان سياست هاى اسلامى بوسيله حزب كمونيست روسيه وحزب صهيونيستى اسرائيل طرح شده و به اين يهوديان كه بهائى نيز ميباشند ديكته شده ، در جمهورى اسلامىايران بعنوان قانون به مردم تحميل شود كه جذابيت هاى دين مبين اسلام كه در پوشش زن تجلى مى يابد كهحتى پيروان اديان ديگر را نيز ميتواند بسوى دين اسلام هدايت نمايد را با بى تفاوتى روبرو سازد و با بيرحمىدر حق زن و حتى مردان ان جامعه ، موضوعى كه در زمان پيامبر گرامى اسلام حضرت محمد (ص ) مطرح نبودرا قانون و اجبارى نمودند و همچنين احاديث ضعيف را نيز جهت رسيدن به اهداف خود ذكر نمودند كه يهوديانبتوانند تحت عنوان اين حجاب ، هويت كمونيستى و صهيونيستى خود را مخفى كنند و كسى نيز در مورد هويتتوطئه گران كه عده اى از نمايندگان مردم را فريب دادند كه حجاب اجبارى را قانون نمايتد اين توطئه كمونيستىو صهيونيستى كه با دين مبين اسلام منافات دارد را افشا نكنند ؛ بنابر اين ، اكنون واجب است كه فتواى شهيدايت الله دكتر بهشتى اجرا شود و حجابى كه بين مردم و امام زمان ( عج ) ميباشد برداشته شود و مردم بتوانندان حضرت را ببينند و بشناسند و درباره مقام معظم رهبرى نيز اين حجاب برداشته شود كه حكومت جمهورىاسلامى ايران و دولت جمهورى اسلامى ايران با هم موازى و متصل نباشتد ، بلكه رهبر معظم انقلاب اسلامىايران كه رهبر كشور ميباشند ، رهبر نهاد رياست جمهورى و رهبر مجلس شوراى اسلامى نيز باشند و اين دونهاد نيز بايد با مقام معظم رهبرى همكارى نمايند.

از : شاهرخ شهيمى