ادارات سياسى دولت و سرقت از نابغه
در پايان رياست جمهورى آيت الله هاشمى رفسنجانى و از شروع مجلس و دولت اصلاح طلبان و نيز همكاراناصولگراى آنها ، گروهك هاى سلطنت طلب و منافقين و كمونيست ها توانستند به درون مشاغل مجلس و هيئتدولت و ادارات سياسى دولت راه يابند و نيروهاى اسرائيلى را در نيروهاى امنيتى سازماندهى نمايند كه خود رابظاهر مسلمان نشان ميدهند كه از خاندان هاى فاميل با خاندان پهلوى و رضا پهلوى ميباشند كه از همانعشاير يهودى بهائى سلطنتى بختيارى بوده اند و لازم به ذكر است كه آقاى هاشمى رفسنجانى در يكى از سخنرانى ها درمورد موضوعى محرمانه ذكر كردند كه بياييد كه دارند همه جا را ميگيرند. و بمعناى آن است كهوقتى رئيس جمهورى در مورد گرفتن مكان هاى مختلف در دولت صحبت نمايد مردم نيز بايد هوشيار باشند وبدانند كه عده اى مشغول استخدام در دولت شده اند كه دشمنان را در مشاغل سياسى و نيروهاى امنيتى دولتجاى دهند و استقلال سياسى كشور ممكن است از دست برود و اين اشخاص احتمالا عضو ادارات ديگرىبودند و ميخواستند در ادارات سياسى دولت نيز استخدام شوند و در لواى كارى كه در آن ادارات انجامميدادند براى اسرائيل جاسوسى نيز ميكردند و در زمان خاصى كه پيش آمد و احتمالا با گروگانگيرى همراهبود توانستند در ادارات سياسى دولت استخدام شوند كه آقاى خاتمى در زمانى كه رئيس جمهور بود درمصاحبه اى به يكى از خبرنگاران گفت :"خانم ، ما را گروگان نگيريد." و زمانى كه يك رئيس جمهور در موردگروگانگيرى چيزى بگويد ، مردم آريايى و مسلمان جمهورى اسلامى ايران بايد بدانند كه موضوع گروگانگيرىوجود دارد و بايد از آن گروگانگيرى مطلع شوند ، يعنى ؛ نام گروگانگير "زن" بوده و عده اى زن در اينگروگانگيرى با روش هايى دست دارند و همچنين ، بهائيان و يهوديان اسرائيلى بظاهر مسلمان سياست هاىاين ادارات مهم را در جهت سياست هاى رژيم اسرائيل تنظيم نموده ، ولى اين سياست ها را بگونه اى اجراكرده اند كه كسى متوجه اجراى آنها كه با سرقت و حتى جنايت بوده ، نشود براى مثال : سياست رژيم اسرائيلدرباره نابغه اين است كه دولت به نابغه سمت مهم دولتى تفويض ننمايد ، زيرا نابغه ميخواهد كه مردم خود را درجهان به ثروت و قدرت رسانده و كشور خود را به ثروتمندترين و پيشرفته ترين كشور جهان و يك ابر قدرت اقتصادى تبديل نمايد ؛ بنابر اين ،جاسوسان يهودى بهائى ميخواهند جلوى نابغه بايستند و نگذارند كه او بتواند شغل مهم دولتى بدست آورد و تاآنجا كه امكان دارد مردم را با آوردن بهانه و ساختن توطئه و دروغ فريب دهند كه مردم ، نابغه را نشناسند تانابغه از كشور برود كه باعث شود كه مردم به خواسته ها و اهداف تاريخى ايران و اسلام نائل نشوند ، زيرا باضرر كردن اسرائيل ممكن است منافع نامشروع اسرائيل در منطقه از دست كمونيست ها و صهيونيست هابرود كه به ضرر جاسوسان كمونيست و صهيونيست در منطقه ميشود ، ولى بايد پرسيد كه چرا مردم آريايى ومسلمان جمهورى اسلامى ايران متوجه وجود بهائيان و يهوديان اسرائيلى در ادارات سياسى دولت نشده اند؟مگر غير از اين جاسوسان اسرائيلى ، اشخاص مسلمان و شيعه كه ايرانى الاصل و نژاد باشند در اين اداراتدولت حضور ندارند؟ آيا بهائيان و يهوديان نفوذى در حكومت و دولت جمهورى اسلامى ايران و ادارات سياسىدولت ، مسلمانان و شيعيان ايرانى الاصل و نژاد را از اين مشاغل مهم كشور بازنشسته و يا با حيله بيرونكرده اند و فقط صهيونيسم كشور را اداره ميكند كه توجه و رسيدگى به اعتراضات و مشكلات مردم نميشود وحتى گفته اند كه به نابغه (اينجانب) سمت دولتى تفويض نشود؟ وقتى مردم آريايى و مسلمان جمهورى اسلامىايران جواب اين سؤالات را پيدا كنند متوجه ميشوند كه مجلس و هيئت دولت واقعى در كشور وجود ندارد ، بلكهعده اى جاسوس يهودى بهائى اسرائيلى كه بظاهر قسم خورده اند كه مسلمان و شيعه شده يا ميباشند كشوررا اداره ميكنند اما ، وقتى عده اى جاسوس اسرائيلى كه بظاهر قسم خورده اند كه مسلمان و شيعه شده ياميباشند آيا مردم آريايى و مسلمان جمهورى اسلامى ايران آنقدر ساده ميباشند كه قسم خوردن دشمنان ايرانو اسلام و مسلمانان را بپذيرند؟ با وجود اينكه كشف هاى بسيار مهم علمى و طرح هاى گسترده و بينظير وتحقيقات و تئورى هاى مهم علمى اينجانب شاهرخ شهيمى و نظرات با ارزش و بكر در ارتباط با انها و طرحهاى نظامى پيشرفته ترين سلاح هاى جهان كه داشتن آنها بمعناى پيروزى در يك نبرد براى اداره جهان ميباشداز نابغه (اينجانب) بسرقت رفته و به يهوديان اسرائيلى و بهائيان داده شده كه پس از ساخت ، آنها را بنام خود ثبت نمايند و نامى از نابغه(اينجانب) به ميان نيايد كه با اين خيانت كسى نداند كه تعداد بسيار زياد از كشف ها و تحقيقات و طرح ها ونظرات با ارزش و بكر كه ترليون ها دلار ارزش دارد متعلق به كيست ، ولى اگر از بانك مركزى سرقت شده بود وبسيارى از پول و ثروت آن بسرقت رفته بود همه ميفهميدند و همچنين ، زمانى كه به نابغه كه هوش او از يكصددانشمند نيز بيشتر ميباشد و در جمهورى اسلامى ايران زندگى ميكند سمت نخست وزيرى تفويض نشده كهپيشرفت كشور در جهت حل مشكلات مردم با قدرت و سرعت انجام شود ، آيا قسم خوردن اين يهوديان بهائىاسرائيلى از دروغ هاى كمونيستى و صهيونيستى نبوده است؟ اگر اشخاصى كه در حكومت و مشاغل دولتىميباشند آنقدر به يهوديان و بهائيان اسرائيلى اعتماد دارند كه تاكنون ٢٣ سال است كه با تقاضاى ايناسرائيلى ها ، به نابغه (اينجانب) سمت دولتى تفويض ننموده اند آيا اين اشخاص ، خود از يهوديان و بهائياناسرائيلى نبوده اند؟ وقتى اسرائيلى هاى بظاهر مسلمان با بهانه كمك به اسلام ، وارد مشاغل دولتى جمهورىاسلامى ايران شده اند كه از خاندان هاى فاميل با خاندان پهلوى و رضا پهلوى بوده اند و با سازمان موساد وسران ساواك خارج از كشور رابطه داشته اند و حتى از زمان قاجار و سپس پهلوى وارد ايران شده و در حوزههاى علميه داخل و خارج مشغول تحصيل شدند كه اگر انقلاب به پيروزى بيانجامد فاميل هاى آنها بتوانند درمجلس و دولت انقلابى و مشاغل مهم دولتى شاغل شوند و اجازه ندهند كه مجلس و دولت انقلابى ، كشور رااداره نمايند و باز هم خاندان هاى فاميل با خاندان پهلوى و رضا پهلوى بتوانند با توطئه عمليات تروريستى ونيز با حيله هايى مسلمانان انقلابى ايرانى الاصل و نژاد را بازنشسته و يا بيرون كرده و خاندان هاى يهودىبهائى سلطنتى بختيارى كه همان خاندان پهلوى و قاجار نيز بوده و همين ايل يا قوم سلطنتى بختيارى در ايران، شاه و خاندان سلطنتى ميساختند كه خاندان هاى قاجار و پهلوى را به دستور استعمارگران روسيه تزارى وپس از آن كمونيستى و بريتانيا ساختند كه وارد مجلس و مشاغل مهم دولتى و وابسته به دولت شوند و با نفوذدر روحانيت و حتى با توطئه ازدواج با مقامات حكومتى ، كشور را با مأموريت هاى كمونيستى و صهيونيستىاداره نمايند به همين دلايل است كه وقتى به نابغه (اينجانب) سمت دولتى تفويض نشود ، ولى جهت پنهان كارى در افشاى توطئه هاى اسرائيلى، اين اسرائيلى هاى بظاهر مسلمان به عده اى مسلمان كمك نمايند ، اصل موضوع كه تفويض سمت نخستوزيرى به نابغه (اينجانب) بوده نبايد بلا تكليف بماند و فقط بظاهر كمك به عده اى مسلمان مطرح شود ، زيراتفويض سمت نخست وزيرى به نابغه (اينجانب) موجب حمايت و كمك بسيار به مردم در جمهورى اسلامى ايراننيز ميباشد و كمك ظاهرى محسوب نميشود. بهائيان و يهوديان بظاهر مسلمان در ادارات دولتى بدانند كه بهدليل اين سرقت ها و حتى جناياتى كه در جمهورى اسلامى ايران مرتكب شده اند محكوم هستند و وقتى مردم ،آنها را تشخيص داده و بشناسند به اين جاسوسان و خائنان رحم نخواهند كرد ، زيرا اين يهوديان و بهائياندر ادارات سياسى دولت ، زندگى مردم را با توطئه هاى اسرائيلى به نابودى كشانده كه همين جرم سنگينىاست كه عده اى جاسوس اسرائيلى به دروغ قسم بخورند كه مسلمان و شيعه شده يا ميباشند ، ولى دستوراتاسرائيل را اطاعت كنند و فكر كنند كه با خيانت به مردم آريايى و مسلمان جمهورى اسلامى ايران ميتوانند جانسالم از اين كارزار بدر ببرند.